داتیکا- لوچانو فلوریدی، استاد فلسفه و اخلاق اطلاعات دانشگاه آکسفورد است که چند سال پیش مصاحبهای با سایت فایوبوکز داشته و ترجمهی آن توسط محسن اسلامی انجام گرفته و در سایت ترجمان منتشر شده است. فلوریدی در این مصاحبه پنج کتاب بنیادی فلسفی را برای درک بهتر اخلاق در حوزهی فناوری و اطلاعات را معرفی میکند.
نخستین انتخاب وی کتاب جمهوری از افلاطون است. فلوریدی معتقد است تنها زمانی میتوانیم با مسائلی همچون حریم خصوصی و امثال آن – که برآمده از تکنولوژیهای جدیدند – مواجه شویم که بفهمیم اطلاعات چیست و چه معنایی دارد. از نظر وی، افلاطون یک فیلسوف اطلاعات عالیرتبهای است که نظریات او دربارهی فلسفهی غار، ما را به درک بهتری از اخلاق فناوری هدایت خواهد کرد. در خوانش جدید از فلسفه غار، میتوان گفت کسانی که در افسانهی غار مقابل دیوار غل و زنجیر شدهاند، در واقع کسانیاند که پای تلویزیون نشسته یا به شبکهای اجتماعی چسبیدهاند. حال کسانی که خودشان را از جریان ممتد جلب توجه رسانهی هرروزه، رها کردهاند و به معنای دقیق کلمه توانستهاند از غار خارج شوند، چه مسئولیتی در قبال جامعه دارند؟ پاسخ به این مسئله به حوزهی تعلیم و تربیت مربوط میشود. بنابراین افلاطون میتواند پاسخهای مناسبی را در اختیار ما قرار دهد.
انتخاب دوم کتاب تأملات از رنه دکارت است. تأملات صرفا اثری کلاسیک نیست زیرا به سادگی میتوانید تقریبا هر چیزی را در آن بیابید. فلوریدی معتقد است که تاملات از جمله کتابهایی است که میتوانید آن را در تاریخی از فلسفهی اطلاعات نیز بگنجانید. یکی از مباحث کاربردی در این زمینه نزاع شکاکیت دکارتی است. فلوریدی بر این باور است که شکاکیت در تأملات را باید تکنولوژیک فهمید. شکاکیت مثل محک زدنِ کالا با آزمودن آن در شرایط حاد و خاص است. دکارت مانند مهندسی است که ایدهها را تست میکند. او میخواهد علمی را که مشغول ساختنش هستیم آزمون مجدد کنیم تا محکم و مقاوم باشد و حتی در مقابل دیوانهوارترین تستها هم تاب بیاورد.
انتخاب سوم کتاب نقد عقل محض از ایمانوئل کانت است. کانت توضیح میدهد که چگونه این موضع که چه هستیم، میتواند بر اینکه چه نوع اطلاعاتی را میتوانیم به دست آوریم حدود و قیودی را ایجاد کند. بنابراین اگر شما کانتی باشید، باید محدودیتی منطقی بر نوع اطلاعاتی که میتوانید به دست آورید وجود داشته باشد. از نظر فلوریدی این نکته بسیار بنیادین است. او میگوید کانت درسی دارد که همواره باید آن را بیاموزیم. اینکه هیچ شکلی از واقعگرایی خام – مبنی بر اینکه جهان همانطور است که به نظر میرسد یا همانطور است که علم به من میگوید- را نباید جدی گرفت. کانت میگوید ما درونداد (پیام) های حاصل از از جهان (منبع پیام) را پردازش میکنیم؛ آنچه میتوانیم داده بنامیم. بنابراین حدود و قیود اطلاعات با داده معین میشود. مثلا اگر از پنجره طبقه سوم بیرون بپرید، گردن خود را خواهید شکست. جهان نه بر اساس تخیلات بلکه بر اساس دادهها ساخته میشود.
انتخاب چهارم کتاب مجموعه مقالات آلن تورینگ تحت عنوان «آزمون تورینگ» است. این کتاب مربوط به عرصهی اطلاعات میشود. چون با آلن تورینگی سروکار داریم که سهم عمدهای در توسعهی کامیپوتر داشته است. این اثر گزیدهای از مقالات منتخب اوست. در آزمون تورینگ درسی کانتی نهفته است. او به این پرسش که آیا ماشین میتواند فکر کند؟ چنین پاسخ میدهد که این موضوع بیمعناتر از آن است که شایسته بحث باشد. زیرا ما نمیدانیم «فکر» چیست و حتی نمیدانیم «ماشین» چیست، پس نمیتوانیم به آن پاسخ دهیم. اما میتوانیم آزمونی طراحی کنیم که اگر در آن میان پاسخ ماشین و انسان تفاوتی نبینیم، میتوانیم به این نتیجه برسیم که ماشین آزمون را از سر گذرانده است. با توجه به آزمون تورینگ، اگر یک شخص و یک کامپیوتر تأثیراتی یکسان ایجاد کنند، همین کافی است که رفتار مشابهی با آنها داشته باشیم.
انتخاب پنجم کتاب وضعیت پُستمدرن از لیوتار است. دلیل آنکه فلوریدی این کتاب لیوتار را در فهرست انتخابهایش قرار داده، این است که حاوی درسهای بنیادین و بصیرتهای فوقالعادهای است. در کتاب لیوتار بر رابطه میان سیاست و تکنولوژی تأکید شده است، سیاستی که تکنولوژی را به نفع خود به کار میگیرد و بر آن تأثیر میگذارد و بنابراین بر نحوهی زندگی ما نیز اثرگذار خواهد بود. از نظر فلوریدی مفهوم سیاستِ اطلاعات، باید بسیار عمیقتر از آنچه تا کنون به آن پرداختهایم کاویده شود.