ما در این کتاب میخوانیم که با وجود تمام خوشبینیها نسبت به فناوری و تمام آنچه بیل گیتس، ایلان ماسک یا حتی استیو جابز وعده دادند و در واقع جهان ما تحت تلقین خوشبینی آنها نسبت به فناوری قرار گرفته است، اما تاریخ هزار سال گذشته، مملو از اختراعات جدیدی است که بههیچوجه موجب بهروزیِ به اشتراکگذاشتهشده (عمومی) نشدند. مانند اینکه در اوایل انقلاب صنعتی کارخانجات نساجی بریتانیا برای شماری معدود ثروتهای افسانهای رقم زدند، ولی تا نزدیک به صدسال درآمد کارگران را افزایش ندادند، بلکه به عکس، همانطورکه کارگران نساجی دریافتند، ساعات کارشان طولانیتر هم شد.
دارون عجم اوغلو و سایمون جانسون در این کتاب با بیان اینکه امروزه دقیقا جا پای بریتانیای ۲۵۰ سال پیش میگذاریم، آوردهاند: «خبر خوب آنکه ابزارهایی باورنکردنی در اختیار داریم، از جمله تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI)، واکسنهای mRNQA، روباتهای صنعتی، اینترنت، قدرت محاسباتی فوقالعاده و حجم عظیمی از دادهها درمورد چیزهایی که قبلا میتوانستیم اندازه بگیریم. ما میتوانیم این نوآوریها را برای حل مشکلات واقعیمان به خدمت بگیریم، منتها به شرطی که این قابلیتهای شکوهمند بر کمک به انسانها متمرکز شود، ولی در حال حاضر در این مسیر پیش نمیرویم».
آنها هدف از نوشتن این کتاب را اینگونه بیان میکنند که پیشرفت هرگز امری خودبهخودی نیست. این روزها «پیشرفت» مجددا در حال پروارکردن گروهی کوچک از کارسالاران و سرمایهگذاران است؛ در حالی که بیشتر مردم را از رمق میاندازد و نفع ناچیزی عایدشان میکند.
این نویسندگان اعتقاد دارند مسیر تکنولوژی یک بار پیشتر و چهبسا ممکن است دوباره هم تحت کنترل قرار گیرد. پیشرفتهای عظیم محاسباتیِ نیمقرن گذشته میتواند به ابزارهایی قدرتمند و دموکراتیک تبدیل شود، اما نه اگر اتخاذِ تصمیمات مهم، فقط در اختیار رهبران چند غول فناوری باقی بماند. این کتاب توسط علیرضا بهشتیشیرازی و محمدرضا فرهادیپور ترجمه شده و نشر روزنه در ۴۸۶ صفحه منتشر کرده است. علاوه بر نسخه فیزیکی، نسخه الکترونیکی کتاب را میتوانید از طریق پلتفرمهای طاقچه و فیدیبو هم خریداری کنید.
منبع: شرق