رسانه و سینما(۳)/ “بودن”، روایتی متفاوت از یک مغز تلویزیونی

داتیکا- فیلم بودن (being there) یکی از بهترین و پخته‌ترین آثار سینمایی فیلمساز و تدوینگر آمریکایی، «هال اشبی» است. این فیلم که تا امروز از سوی منتقدین بسیاری مورد تحسین قرار گرفته است، در سبک کمدی درام ساخته شده و محصول سال ۱۹۷۹ می‌باشد. داستان این فیلم اقتباسی است از رمانی با همین نام از نویسنده لهستانی آمریکایی «یرژی کاشینسکی» که کتابش را در سال ۱۹۷۱ به چاپ رساند.

«بودن» روایت باغبانی چهل ساله به نام «چنس گاردنر» (با بازی به یاد ماندنی پیتر سلرز) است که در تمام عمر خود پایش را بیرون از خانه‌ی اربابی نگذاشته و در طول این سال‌ها تنها مشغول باغبانی و تماشای تلویزیون بوده است. تمام زندگی او دریچه‌ای است که از طریق تلویزیون به روی جهان بیرون گشوده می‌شود. در واقع تا قبل از اینکه پیرمرد صاحبخانه بمیرد، چنس از خانه بیرون انداخته شود و به ناچار بی‌خانمان شود، او هرگز به طور تجربی دنیای بیرون را ندیده است. تمام آن چه که چنسی راجع به آن می اندیشد و می‌داند، از خرده ریزهای شخصی گرفته تا نحوه‌ی رفتار و گفتگو با دیگران، تماما برگرفته از کار باغبانی و مغز تلویزیونی اوست.

برخلاف بسیاری از فیلم‌هایی که اغلب رویکرد انتقادی به رسانه‌ی تلویزیون دارند، فیلم اشبی زاویه‌ی پررنگی با آن ندارد. او تنها دنیایی متفاوت همراه با یک انسان متفاوت را ترسیم می‌کند که البته جور دیگری می‌اندیشد. صرفا به این خاطر که در معرض چیزهای ایده‌آل و بسیار روشن یک رسانه‌ی ساده‌نگر بوده است.

در واقع فیلم اشبی روایت مردی با ذهن تلویزیونی، بدون هیچگونه پیچیدگی مخصوص روابط حقیقی با محیط بیرون است. اما سادگی و سطحی انگاری چنسی در این فیلم نقطه‌ی قوت او نیز محسوب می‌شود و همین نکته او را بدل به قهرمان آدم‌های بیرونی کرده است، تا جایی که تصمیم می‌گیرند او را کاندید ریاست جمهوری آینده کنند. افرادی که هیچ چیز ساده‌ای را با همان سادگی ذاتی خود نمی پذیرند و به دنبال مفهومی فراتر از آن چه که حقیقتا داراست می گردند.

سادگی چنسی هرگز رنگ و بوی حماقت به خود نمی‌گیرد. این مساله در سکانس پایانی فیلم کاملا مشهود است. جایی که اشبی به چنسی ساحتی پیامبرگونه می‌بخشد. چنسی گاردنر به واسطه‌ی روح پاک و طبیعت راستینش، عیسی‌وار به روی آب‌ها قدم می‌گذارد و در جهان خود جاودانه باقی می‌ماند.

فیلم «بودن» ریتمی آرام و کند دارد و سرشار از دیالوگ های طنازانه و کنایه‌آمیز است. بازی پیتر سلرز که در واقع این فیلم آخرین بازی او نیز محسوب می‌شود (او یک سال بعد از این فیلم درگذشت) رشک برانگیز و تماشایی است و باقی بازیگران چون شرلی مک‌لاین و ملوین داگلاس نیز بسیار خوب و ستودنی ظاهر شدند.

فیلم «بودن» در سال ۱۹۸۰ برای بهترین بازیگر نقش اول مرد، نامزد دریافت جایزه از مراسم آکادمی شد و اسکار بهترین بازیگر نقش دوم مرد (به خاطر بازی ملوین داگلاس) را دریافت کرد. فیلم هال اشبی کاندیدای نخل طلای کن نیز بود و در سال ۱۹۸۱ در چهار بخش نامزد دریافت جایزه بافتا شد.

ناگفته نماند که رمان مورد اقتباس این فیلم با عنوان «بودن» نوشته‌ «یرژی کاشینسکی» با ترجمه‌ی خانم‌ «مهسا ملک‌مرزبان» توسط «نشر آموت» در ایران به چاپ رسیده است.

 

نویسنده: آرزو حسینی

برچسب‌ها : ،

مطالب مرتبط

آخرین مطالب : اخبار،روزهای قرنطینه!

آخرین اخبار

فهرست
خروج از نسخه موبایل