داتیکا- یکی از فیلمهای دیدنی که تاکنون دربارهی چگونگی تاثیر رسانه -خصوصا رادیو- بر روی مخاطبان ساخته شده است، فیلم «شاه ماهیگیر» ساختهی «تری گیلیام» است. تری گیلیام علاوه بر این اثر فانتزی و کمدی-درام خود که آن را در سال ۱۹۹۱ ساخت، کارگردانی فیلمهای ارزشمندی چون «دزدان زمان» (۱۹۸۱)، «برزیل» (۱۹۸۵)، «دوازده میمون» (۱۹۹۵) و «مردی که دن کیشوت را کشت» (۲۰۱۸) را در کارنامه دارد.
در این فیلم بازیگرانی چون رابین ویلیامز، جف بریجز، مرسدس روئل، آماندا پلامر و تام ویتس ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم «شاه ماهیگیر» از این قرار است که یک گویندهی برنامهی رادیویی به نام «جک لوکاس» (با بازی جف بریجز) چند سالی است که یک برنامهی پرطرفدار رادیویی را روی آنتن دارد. روال برنامه به این صورت است که مخاطبان با مجری برنامه تماس میگیرند و دربارهی مسائل شخصی خود از او مشاوره میگیرند. با این حال این مشاورهها چندان جدی نبوده و بیشتر حال و هوایی شوخ و مفرح دارد. یک روز یکی از مخاطبان همیشگی برنامه با جک تماس میگیرد و به او میگوید که وارد یک مسالهی عاشقانه شده است. جک هم با همان لحن شوخ و رکیکگوی همیشگیاش آب پاکی را روی دست این شنونده میریزد و به او یادآوری میکند چنین رابطهای امکانپذیر نیست. شنونده که از این حرف جک لوکاس دیوانه و خشمگین شده است، با یک اسلحهی مرگبار به یک رستوران میرود و در آن جا چند نفر را قلع و قمع میکند.
لوکاس پس از شنیدن این ماجرا دچار عذاب وجدان شده، کارش را رها میکند و الکلی میشود. تا اینکه شبی در حالی که مست و غمگین در خیابانها سرگردان بود، با مرد بیخانمان اسکیزوفرنی به نام «پِری» (با بازی رابین ویلیامز) رو به رو میشود و در مییابد همسر این مرد نیز یکی از قربانیان حادثهی تیراندازی بوده است. این مرد دیوانه که قبلا استاد دانشگاه بوده، در اثر شوک ناشی از این ماجرا زندگیاش به ورطهی نابودی کشیده شده است. جک تصمیم میگیرد با کمک کردن به این مرد از رنج احساس گناه رها شود و همین مساله داستانهای دیگری را برایشان رقم میزند.
این فیلم نشان میدهد که رسانهها بیش از آن چه که به نظر میرسد، بر روی جامعهی خود تاثیر دارند و بر اساس همین تاثیرگذاری لازم است نسبت به آنچه که میگویند و انجام میدهند، محتاط و دقیق باشند. برنامهی رادیویی جک لوکاس، قرار بود لحظاتی مفرحی را برای مخاطب خود به وجود بیاورد اما به یک بغض شخصی و پس از آن به یک فاجعهی اجتماعی بزرگ بدل میشود. به این خاطر که یکی از مخاطبان این برنامه در یک وضعیت نرمال نیست و در آن شرایط احتیاج به یک مشاورهی غیررسانهای داشته است.
بنابراین لازم است بدانیم که همیشه طیفهای وسیعی از یک جامعه مخاطب یک برنامه هستند و این تاثیرگذاری میتواند بسته به روحیات افراد بسیار متفاوت باشد. در بسیاری از موارد، افراد خصوصا آنهایی که دچار انزوای اجتماعی هستند با این نوع برنامهها پیوند دوستانه و نزدیک برقرار میکنند و فرض میکنند که این برنامهها بخشی از زندگی آنها هستند. به ویژه برنامههای رادیویی که رویکردی صمیمی و دلجویانهی بیشتری با مخاطبان دارند.
در حقیقت رسانهها تاثیری فراتر از آن چه که مدنظر دارند را روی جامعه میگذارند. در این شبکه، افراد اجتماع به هیچ وجه از یکدیگر جدا نیستند و حتی اگر مخاطب جدی یک برنامه نباشند، این احتمال وجود دارد که قربانی آن باشند.
نویسنده: آرزو حسینی