داتیکا– در روزهای قرنطینه خانگی و پیشگیری از کرونا که به بسیاری از صنایع لطمه وارد کرده، برخی کسبوکارها مانند اپلیکیشنهای کتابخوان با رشد حدود ۳ برابری کاربرانشان مواجه شدهاند. اما این رشد صرفا به بخت و اقبال مرتبط است یا ادارهکنندگان چنین سازمانهایی هم در این دستاورد نقش ایفا کردند؟
به گزارش داتیکا، در دنیای امروز، محیط بیرونی سازمان رسانهای همواره و با سرعت زیاد در حال تغییر است. محیط سازمان رسانهای شامل عواملی ست که در چارچوب و چارت رسمی سازمان قرار ندارند اما در تعامل مستقیم با آن هستند و یا روی تصمیمات ریز و درشت آن سازمان اثرگذار هستند. برای مثال در صنعت چاپ کتاب، خریداران کتاب، فروشندگان، تامین کنندههایی چون کارخانههای کاغذ و حتی در سطحی کلانتر، دولت و سیاستهایش شامل محیط سازمان هستند. پس وقتی از محیط پر تغییر و تندشتاب سازمانهای رسانهای حرف میزنیم، منظورمان تغییرات پیوسته و بعضا بدون الگوی قابل پیشبینی در سلیقه، رفتار و ذائقه مخاطبان، مشتریان، تامینکنندگان، سیاستگذاران داخلی و حتی بینالمللی است.
یکی از نمونههای بارز همین محیط پرتغییر رسانهها مساله شیوع کرونا ست. برای مثال اگر روزنامهها، اپلیکیشنها و وبسایتهای ورزشی را در نظر بگیریم، تا شش ماه پیش کسی تصورش را هم نمیکرد که در این مقطع سال به مانع بزرگی در تولید محتوا برخورد کنند و همه فوتبالهای سرتاسر دنیا تعطیل شوند! مثال دیگری در این مورد میتواند فعالان عرصه سینما، تئاتر و کنسرت باشد که عملا در تعطیلی کامل به سر میبرند و همه فرایندهای تولید ارزش افزوده در کسبوکار آنها به بنبست رسیده.
البته موضوع کرونا بحرانی همهگیر است و کمتر صنعتی در دنیا از ضربات مهلک آن قسر در رفته است اما در دنیای رسانه، به لطف ورود رقبا، پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و فنی و … چنین تغییراتی پیوسته در ابعاد مختلفی حال وقوع هستند. در نتیجه مدیران موفق رسانهای، به سبک سرمربیان فوتبال که علاوه بر آماده کردن تیم خودشان باید نیم نگاهی هم به سبک بازی رقبا داشته باشند، شاخک های تیزتری برای تجسس محیط دارند.
همه ما کم و بیش با حسرت با این گزاره مواجه شدهایم که: سرانه مطالعه در کشور ایران پایین است. اما به نظر میرسد روزهای خانهنشینی و جنگ همه جانبه با ویروس کرونا، سنت دوستی و ارتباط با کتاب را بین ایرانیها گسترش داده است. بنابر گزارشی که در پیوست منتشر شده، مدیران رسانههای کتابخوانی از جمله طاقچه و فیدیبو، خبرهای امیدوارکنندهای از افزایش چشمگیر تعداد کاربرانشان منتشر کردند. موضوعی که جدا از بحث افزایش سرانه مطالعه کتاب از یک زاویه دیگر هم قابل بررسی است.
نمیتوان این رشد کاربران در طاقچه و فیدیبو رو صرفا به بخت و اقبال و شیوع کرونا ربط داد. البته که شیوع کرونا، خانهنشینی و افزایش اوقات فراغت تاثیر بسزای خودش را در این مساله گذاشته است. اما نباید نقش مدیران این دو رسانه را در این میان کاملا بیتاثیر دانست. زیرا در همین اوضاع بحرانی، هستند رسانههایی که با ریزش مخاطب مواجه شدهاند و نتوانستند با فضای جدید برون سازمانی خود تطبیق مناسبی پیدا کنند.
کلیدواژه این دستاورد کتابخوانهای دیجیتالی میتواند در “تطبیق” مناسب با فضای جدید جامعه باشد. هر دو کتابخوانها با نشان دادن واکنش مناسب نسبت به وضعیت بحرانی پیش آمده در جامعه، بستههای تخفیفی مناسبی را برای جذب کاربران جدید پیشنهاد دادند. شاید اگر هزینهای که هر یک از این دو برند برای تبلیغات ممکن بود خرج کنند را تخمین بزنیم، بسیار بیشتر از تخفیفهایی که دادند سرمایه از جیبشان میرفت. اما با یک عکسالعمل مناسب نسبت به ضربات ناشی از تغییری ناگهانی در محیط بیرونی سازمان، هر دو از این آزمون سربلند بیرون آمدند.
این مساله میتواند الگوی مناسبی برای مدیران و فعالان عرصه رسانه باشد. در مواقعی که تکانه شدیدی به سازمان وارد میشود و اوضاع بحرانی میشود، رسانهها به جای کاسه چه کنم دست گرفتن، این پتانسیل را دارند تا با تطبیق مناسب با تغییرات محیط بیرون سازمان، به جای درجا زدن و پسرفت، جهش مناسبی هم داشته باشند. البته به شرطی که با چشمان تیزبینی تحولات را رصد کنند و نسبت به تغییراتی که در حال وقوع است خنثی و بی تفاوت نباشند.