شبکه های اجتماعی با زندگی روزمره ما چه می کنند؟ / پیشنهاد فیلم برای روزهای قرنطینه

داتیکا: Disconnect، فیلمی درباره‌ی زندگی یک زوج، یک نوجوان، و پسری جوان است که به واسطه‌ی استفاده از شبکه‌ اجتماعی فیس بوک هرکدام درگیر ماجرایی می‌شوند. اثر وزین الکس روبین درباره  این است که در عصر الکترونیک و رسانه های اجتماعی چطور با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم.
برقراری روابط بین اشخاص قبل‌تر ها کار خیلی آسانی بود. از خانه بیرون می رفتید و با همسایه ی بغلی صحبت می کردید. وقتی کسی تازه وارد محله می شد، یک کیک یا یک بشقاب شیرینی درست می کردید و شخصاً برای آنها می بردید. هفته ای یکبار به مامان بزرگ و بابابزرگ تلفن می زدید تا ببینید احوالشان چطور است. قبل و بعد از مدرسه با دوستانتان گردش می کردید. اما امروزه همه چیز متفاوت است. متفاوت به معنی بد نیست، اما قوانین سابق دیگر در شرایط حاضر صدق نمی کنند. آدم ها دوستان و عشاقی دارند که هرگز رو در رو ندیده اند. دلداری می تواند به شکل یک پیام فوری ناشناس ظاهر شود. قلدری می تواند با کلیک روی دکمه ی فرستادن انجام شود.

میان سه شاخه ی داستانی «جدا ماندگی»، آنکه از نظر احساسی از همه قوی تر است مربوط به یک پسر تنهای دبیرستانی به نام بن بوید (جوناه بوبو) است که قربانی شوخی و مسخره بازی ای می شود که دو نفر از همکلاسی هایش، جیسون (کالین فورد) و فرای (آواید برنستاین) سر او در می آورند. آنها به صورت آنلاین خودشان را جای دختری به نام جسیکا جا می زنند و با بن ارتباط برقرار می کنند. خیلی زود، بن گفتگوهای آنلاین پرمفهومی با این دختر برقرار می کند. جسیکا عکسی از اندام برهنه اش (عکسی تصادفی که توسط شکنجه گرانش انتخاب شده) برای او می فرستد و او را به چالش می کشد که همین عمل را متقابلاً انجام دهد. در نهایت غافلگیری جیسون و فرای، او این کار را می کند. واکنش آنها همانی است که انتظار می رود: این عکس را به همه ی اعضای مدرسه ایمیل می کنند. ادامه ی داستان روی والدین بن، ریچ (جیسون بیتمن) و لیدیا (هوپ دیویس) و واکنش آنها نسبت به وضعیت خطرناک پسرشان متمرکز می شود. ریچ از فاصله ی زیادی که میان او و پسرش وجود دارد آگاه می شود، اینکه او پسر ساکت و مو بلندی را که سرمیز شام کنارش می نشیند، چقدر کم می شناسد. این بخش به مشاهده ای بر روابط پدر ها و پسرها تبدیل می شود و اینکه ارتباط میان آنها چقدر راحت ممکن است شکسته شود و از بین برود.

داستان شماره ۲ با یک گزارشگر تلویزیونی جذاب به نام نینا دانهم (آندره آ رایزبورو) آغاز می شود که وارد یک چت روم خصوصی مربوط به روابط جنسی می شود که طرف مقابلش کایل ( ماکس تیرو)، فردی است که اندام برهنه ی خود را از طریق وب کم به نمایش می گذارد. وقتی نینا ادعا می کند که به جای چشم چرانی از اندام برهنه ی او فقط می خواهد با او حرف بزند، کایل گیج می شود. نینا با سرهم کردن داستانی مبنی بر این که می خواهد برای سردبیر روزنامه اش روی این نوع سبک زندگی تحقیق کند، از کایل می خواهد با یک مصاحبه ی تصویری موافقت کند (البته با چهره ی شطرنجی و صدای تغییر یافته). با اینکه کایل در ابتدا تمایلی به این کار ندارد،‌ با باور به اینکه نینا به او و آینده اش اهمیت می دهد، به تدریج با این مصاحبه موافقت می کند. وقتی این مصاحبه روی آنتن می رود و در معرض تماشای عموم قرار می گیرد، اف.بی.آی وارد معرکه می شود و داستان در این باره می شود که چه کسی از چه کسی سوءاستفاده می کند و اینکه آیا نیت برفرض خیر نینا به سادگی همه چیز را برای یک پسر بی خانمان بدتر کرده است یا خیر.

در نهایت با زن و شوهری به نام درک و سیندی هال (الکساندر اسکارسگارد و پائولا پتون) آشنا می شویم، زوجی که به دلیل از دست دادن فرزند پسر نوپایشان فلج شده اند و در بهت به سر می برند. زن سعی می کند با مرد ارتباط برقرار کند اما او پاسخی نمی دهد. پناهگاه او قماربازی آن لاین است. و پناهگاه زن یک گروه گفتگوی آنلاین حمایتی، جایی که او با مردی ناشناس (مایکل نیکویست) آشنا می شود که دارد با مرگ همسرش کنار می آید. هنگامی که اوراق هویت خانواده ی هال دزده می شود، درک یک کارآگاه (فرانک گریلو) استخدام می کند تا مقصر را پیدا کند. سپس، بعد از اینکه می فهمند پلیس بدون مدرک و شواهد موثق وارد عمل نمی شود، خودش و سیندی سوار ماشین می شوند و به سمت نشانی کسی که گفته می شود سارق مدارک است می رانند تا با او روبرو شوند.

برچسب‌ها : ،

مطالب مرتبط

آخرین مطالب : اخبار عمومی،روزهای قرنطینه!،مدیریت رسانه

آخرین اخبار

فهرست
خروج از نسخه موبایل