به گزارش داتیکا به نقل از ترجمان، هشداردادن دربارۀ خطرات گوشیهای هوشمند بر سلامت ما رایج است. از پیامهایی که هر روز به دستمان میرسد و اخطار میدهد که اگر هنگام خواب گوشی کنارمان باشد، به انواع سرطانها و اختلالهای روانی مبتلا خواهیم شد، تا مشاورانی که دائماً از رشد افسردگی و تنهایی در اثر استفاده از شبکههای اجتماعی میگویند. در این میان، یک روانشناس جوان، دقیقاً بهخاطر مخالفتش با این نگاه غالب، جنجالآفرین شده است. امی اوربن معتقد است بدون وجود شواهد، نمیتوان تکنولوژی را مقصر دانست.
گفتوگوی اندرو آنتونی با امی اوربن، گاردین — امی اوربِن در امانوئل کالج و واحد علوم شناختی و مغزی ام.آر.سی، در دانشگاه کمبریج، به عنوان هیئت علمی پژوهشی مشغول به کار است. او در حوزۀ روانشناسی تجربی کار میکند و از تخصصش در تحلیل مجموعهدادههای بزرگمقیاس استفاده میکند تا تأثیری را مطالعه کند که استفاده از رسانههای اجتماعی و فناوریهای دیجیتال بر بهزیستی نوجوانان میگذارد. او و همکارش، آندره شیبیلسکی، در آخرین مقالهشان به رابطۀ بین خواب نوجوانان و درگیری با تکنولوژی پرداختهاند. از او دعوت کردیم تا در این مصاحبه به سؤالاتمان پاسخ دهد.
اندرو آنتونی: در سالهای اخیر گمانهزنیهای زیادی مطرح شده است درمورد اینکه تکنولوژیهای دیجیتال، بهخصوص گوشیهای هوشمند، احتمالاً بر سلامت روان، توانایی تمرکز و الگوی خواب تأثیرات مخرب میگذارند. آیا شواهد محکمی در دست هست که این گمانهزنیها را تأیید کند؟
امی اوربِن: نسبت به جاروجنجالهای اجتماعی و پوشش خبری زیادی که این سؤالات به خود اختصاص میدهند، شواهد اندکی مؤید این نگرانیهاست و حتی میتوان گفت همین شواهد هم از کیفیت، وضوح و قطعیت چندانی برخوردار نیستند. نظرم این است که در نبود شواهد محکم، پاسخگویی به این سؤالات بسیار دشوار است.
آنتونی: شما نوشتهاید: «چون دادههای فعلیای که در دست داریم عمدتاً مبتنی بر گزارش خود نوجوانان است؛ تحلیلها از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند». آیا حرف شما بدین معنا نیست که این نگرانیها شاید بهجا باشد، فقط مسئله این است که هنوز شواهد کافی برای تأیید یا رد آنها در دست نیست؟
اوربِن: ما در مقامِ جامعه همواره نسبت به تکنولوژیهای جدید احساس نگرانی میکنیم و این چیزی کاملاً طبیعی است؛ به همین خاطر نیاز است تا به کسانی که در این مورد دلواپسیهایی دارند احترام بگزاریم. اما در مرحلۀ کنونی، یعنی مرحلهای که شواهد بسیار کمی در این باره وجود دارد، این نگرانیها دارند سیاستگذاریهایمان را تغییر میدهند و بحثوجدلهای سیاسی بسیاری هم به راه انداختهاند. در مقایسه با طیف گستردهای از تکنولوژیها که به طور روزمره از آنها استفاده میکنیم، هنوز دادههای چندان متقنی وجود ندارد از اینکه ما و فرزندانمان، دقیقاً چه استفادههایی از تکنولوژی میکنیم.
آنتونی: جایی گفتهاید تا زمانی که گوگل، فیسبوک و شرکتهای بزرگ بازیساز اطلاعاتشان را به اشتراک نگذارند؛ دادههای فعلی مثمرثمر نخواهند بود. اگر چنین اتفاقی بیفتد حدس میزنید به چه چیزهایی خواهیم رسید؟
اوربِن: اگر این دادهها به اشتراک گذاشته شوند قدم بزرگی خواهد بود در این راه که ما دقیقاً از تکنولوژی چه میدانیم. دسترسی آزاد و اخلاقی به این دادهها دستمان را باز میکند تا، بسیار بیشتر از هر پروژهی تحقیقاتی و سفارشی دیگر، در این باره اطلاعات کسب کنیم. فکر میکنم چیزی که خواهیم فهمید این است که تکنولوژی به طرز شگفتآوری متکثر است. ما انگیزههای متفاوتی در استفاده از تکنولوژی داریم و به کمک آن از حجم انبوه و گوناگونی از محتواها بهره میبریم. خواهیم فهمید که نوع خاصی از استفادهها بر نوع خاصی از انسانها تأثیر منفی میگذارند. و به همین نحو، خواهیم فهمید که نوع خاصی از استفادهها بر نوع خاصی از انسانهای دیگر تأثیر مثبت میگذارند.
آنتونی: آیا معتقدید این شرکتها را باید قانوناً واداشت تا دادههایشان را به اشتراک بگذارند؟
اوربِن: فکر میکنم وقت آن رسیده که تبادل اطلاعات را افزایش دهیم؛ یعنی کارمان بیش از این باشد که صرفاً به این شرکتها بگوییم که باید دادههایشان را به اشتراک بگذارند. همکاری مستقیم با پژوهشگران راه به جایی نبرده است؛ زیرا ما پژوهشگران در مقابل این غولهای تکنولوژی مثل مورچگانی هستیم در برابر فیل. البته این را نمیگویم که این شرکتها به همین راحتی باید همۀ دادههایی را که دارند تقدیم کنند، اما بله، فکر میکنم ضروری است که یک سیستم سازمانیافته و منسجم مسئولیت اشتراک دادهها را برعهده بگیرد.
آنتونی: در نبود چنین دادههایی، آیا معنادار نیست که بسیاری از چهرههای برجستۀ سیلیکونولی فرزندان خودشان را محدود کردهاند که از رسانههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند کمتر استفاده کنند؟
اوربِن: اینکه بخواهیم مدیران سرشناس سیلیکونولی و فرزندانشان را الگو قرار بدهیم کمی گمراه کننده است؛ زیرا آنها بخشی از نخبگان مرفه و برخوردار جامعه هستند. گمان میکنم این نمونه نمیتواند بازتابدهندۀ مردم عادی جامعه باشد؛ به همینخاطر نیاز است تا دیدی متکثرتر دربارۀ مقولۀ فرزندداری داشته باشیم.
آنتونی: مردم در این باره صحبت میکنند که وقتگذارنی با صفحۀ نمایش بر سلامت روان تأثیر میگذارد. اما آیا با اطمینان نمیشود گفت که میان کسی که با گوشی هوشمند خود تحقیق انجام میدهد با کسی که در اینستاگرام دوستدختر جدیدِ دوستپسر قبلیاش را چک میکند تفاوتی وجود دارد؟
اوربِن: صددرصد. فکر میکنم هنوز نمیتوانیم در این مورد به شکلِ شایستهای حرف بزنیم. ما عادت کردهایم که اثرات تکنولوژی و شبکههای اجتماعی را به همه چیز تعمیم دهیم؛ البته این بدین خاطر است که این تکنولوژیها جدید هستند. ما اغلب به آنها تک بعدی نگاه میکنیم اما شاید بتوان گفت به تعداد کاربران، راههای استفاده از تکنولوژی هم متفاوت است. استفادههای مختلف از تکنولوژی اثرات متفاوتی دارد. مثلاً در پلتفرم اینستاگرام محتواهای متفاوت اثرات مختلفی در پی دارند. از آن بیشتر، یک محتوای یکسان ممکن است بر افراد مختلف تأثیرات متفاوتی برجای بگذارد، یا حتی یک محتوای یکسان ممکن است بر یک فرد، در زمانهای متفاوت اثرات متفاوتی داشته باشد.
آنتونی: مسلماً شواهد تجربی و شنیدهها دو چیز متفاوت هستند. اما آیا این یک زنگ خطر نیست که بچهها و بزرگان کمتر از گذشته میتوانند تکالیف خود مثل کتابخواندن را، بدون رجوع سریع به موبایل، انجام دهند؟
اوربِن: کاملاً طبیعی است که مردم از نقش روزافزون گوشیهای هوشمند در زندگیشان گلایه داشته باشند. از آنجا که زمان بیشتری طول میکشد تا شواهد علمی به اثبات برسند، بهخصوص وقتی دادههای مورد نیاز در دسترس نباشند، احتمال میدهم چند سالی طول بکشد تا بفهمیم تکنولوژیها چگونه بر ما تأثیر میگذارند: مثل تأثیر تکنولوژی بر قدرت تمرکز. اما همزمان این را هم در نظر بگیرید که ما بهعنوان یک پژوهشگرانی آکادمیک باید در جهان دوگانهای زندگی کنیم؛ از طرفی در زندگی روزمرهمان با حجم انبوهی از نگرانیها در مورد تکنولوژی مواجه هستیم و از طرفی دیگر، در حوزۀ علمی، برای فهم این موضوع در ابتدای کار قرار داریم و این همان چیزی است که کارکردن در این حوزه را برایمان کمی سخت میکند.
آنتونی: سال گذشته در کنگره بینالمللی روانپزشکان در رویال کالج لندن بیان شد که رسانههای اجتماعی باعث میشوند
تحقیقات نشان میدهند که به موازات ترک شبکههای اجتماعی رضایتمان از زندگی هم کاهش پیدا میکند
ذخایر انتقالدهندۀ عصبی آسیب ببیند. شما انتقاد کردید که این کنگره ایدهای را ترویج میکند که هیچ شاهدی برای آن وجود ندارد. آیا مگر روانپزشکان آموزشهای پزشکی نمیبینند، پس چرا باید ایدهای که شاهد تجربی ندارد ترویج دهند؟
اوربِن: حس میکنم در این زمینه نگرانیهای زیادی وجود دارد. کافی است که واژۀ «اعتیاد به موبایل» را در گوگل جستجو کنید، بهرغم اینکه چنین اختلالی در روانشناسی شناسایی نشده است، متقاعد خواهید شد که چنین چیزی وجود دارد. صحبت از تأثیر موبایلها بر مغز مبحث بسیار سختی است، زیرا مطالعات چندانی در زمینۀ تأثیر آنها بر مغز صورت نگرفته است. عقیده رایجی وجود دارد که میگوید استفاده از موبایل باعث ترشح دوپامین میشود و ترشح دوپامین به اعتیاد منجر میشود. اما خب هرچیز لذتبخشی باعث ترشح دوپامین میشود، چون این چیزها سیگنالی برای ترشح دوپامین هستند. برای مثال صحبت با رفقا یا خوردن یک پیتزا هم میتواند به ترشح دوپامین منجر شود. پس حتی اگر استفاده از موبایل باعث ترشح دوپامین میشود، باز هم این استدلالی مغالطهآمیز است.
آنتونی: جین توینج، روانشناس آمریکایی، ادعا کرده که استفاده از موبایل با افزایش افسردگی و خودکشی، در میان نوجوانان آمریکایی، رابطه دارد. او به تحقیقی استناد میکند که نشان میدهد اگر استفاده از رسانههای اجتماعی را محدود کنیم، کمتر احساس افسردگی و تنهایی خواهیم کرد. آیا چنین چیزی صحیح است؟
اوربِن: من و جین توینج دربارۀ این موضوع باهم خیلی اختلاف داریم. اگر به تحقیقاتی مراجعه کنید که در آن از افراد خواسته میشود که شبکههای اجتماعی را کنار بگذارند، به نتایج متفاوتی خواهید رسید. پیش از همه باید گفت که این تحقیقات مشارکتکنندگان را وادار میکنند که به این ممنوعیت تن دهند، به همین خاطر چنین تحقیقاتی کامل و جامع نیستند. بااینحال در بعضی از این تحقیقات فهمیدیم که اگر از موبایل استفاده نکنیم میزان کورتیزول کمتری ترشح خواهیم کرد، پس اگر قید شبکههای اجتماعی را بزنیم استرس کمتری در نشانگرهای زیستیمان مشاهده خواهیم کرد. از سوی دیگر همین تحقیقات نشان میدهند که به موازات ترک شبکههای اجتماعی رضایتمان از زندگی هم کاهش پیدا میکند. بنابراین شما میتوانید دست به گزینش نتایج تحقیقات بزنید اما اگر بخواهید به موضوع به عنوان یک کل نگاه کنید، داستان خیلی پیچیدهتر خواهد شد.
آنتونی: اینطور گفته میشود که نسل جوان امروزی یکی از تحصیلکردهترین، خشونتپرهیزترین و اجتماعیترین نسلهایی است که تاریخ به خود دیده است. فکر میکنید چه چیز باعث افزایش اضطراب و افسردگی این نسل شده است؟
اوربِن: نظر من در یک جملۀ ساده اما پیچیده خلاصه میشود. آنچه اکنون میبینیم جامعهای است که به دنبال علت این به اصطلاح «بحران سلامت روان» میگردد؛ و تکنولوژی دیوار کوتاهی است که همۀ انگشتهای اتهام به سوی آن نشانه میرود. شبکههای اجتماعی تنها یک دهه است که وارد زندگی ما شدهاند و استفاده از آنها فراگیر شده است. سیاستمداران به جای اینکه والدین، سیاستهای ریاضت اقتصادی و قطع خدمات در حوزۀ سلامت روان را مقصر بداند، به سمت شبکههای اجتماعی انگشت میگیرند و اینگونه از مسئولیتهای خود طفره میروند. اما اگر واقعاً دنبال این هستیم که بفهمیم چرا نوجوانان چنین احساسی دارند، شبکۀ پیچیدهای از عوامل را باید زیر نظر بگیریم که شبکههای اجتماعی هم بخش کوچکی از آن خواهد بود.
آنتونی: شما خودتان چقدر از موبایل استفاده میکنید؟ و آیا این استفاده تا به حال باعث نگرانیتان نشده است؟
اوربِن: من از نوجوانی تا به امروز با شبکههای اجتماعی و موبایل سروکار دارم. و اینها بدل به جزئی از زندگی حرفهایام شدهاند. همچنین بخشی از زندگیام بهمنزلۀ یک کل را تشکیل میدهند. من به آنها نیاز دارم؛ برای گردش در شهر، برای هماهنگکردن سفرهایم با قطار و برای ارتباط با دوستانم. گاهی از آنها بیش از حد استفاده میکنم. مثلاً ما به تازگی از تعطیلات کریسمس فارغ شدهایم، در روز کریسمس من همۀ کیکهای اضافه، که میدانم نباید بخورم، را با ولع میخورم؛ هرچند میدانم برایم خوب نیست. گاه سراغ شبکههای اجتماعی میروم تا از مشکلی فرار کرده باشم؛ هرچند میدانم برایم خوب نیست اما مثل همان کیکهای اضافه، سعی میکنم خودم رعایت کنم. احساس میکنم مفهوم «رژیم غذایی» کمکم کرده تا استفاده از تکنولوژی را بهتر درک کنم.