داتیکا: حبس خانگی، زندان خانوادگی یا قرنیطنه! این روزها همه ما در خانههایمان نشستهایم و سعی میکنیم با رعایت نکات بهداشتی از شیوع ویروس کرونا پیشگیری کنیم. همه ما میدانیم دیر یا زود ویروس کرونا چمدانش را میبندد و بی سر و صدا از این سفر باز میگردد. یکی از بهترین سرگرمیها و فعالیتهای مفید در این روزهای پرتلاطم مطالعه کردن به دور از هیاهوی شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی است. شاید وقت آن رسیده است با خواندن یک اثر ارزشمند مانند نمایشنامه «کرگدن» حال و هوایمان را عوض کنیم.
«کرگدن» نمایشنامهای است در سه پرده اثر اوژن یونسکو، نمایشنامهنویس فرانسوی-رومانیاییتبار که در سال ۱۹۵۹ نوشته شد. از این اثر به عنوان یکی از مهمترین نمایشنامههای قرن بیستم یاد میشود. یونسکو را بارزترین نمایندهی تئاتر آوانگارد فرانسه مینامند. پنج ترجمه فارسی از کرگدن به چاپ رسیدهاست. احمد کامیابی مسک این نمایشنامه را با نام «کرگدنها» و با اجازه نویسنده به فارسی برگردانده است. جلال آل احمد، پری صابری و مدیا کاشیگر مترجمان پیشین این نمایشنامه هستند. همچنین محمد حیاتی از نشر راه معاصر و سحر داوری نیز این نمایشنامه را برای چندمین بار ترجمه کردهاند.
در نمایشنامه کرگدن مردم شهر روزی متوجه می شوند که کرگدنی در خیابانها در حال دویدن و خراب کردن موانع سر راه است. به نظر می رسد در روزهای بعد به تعداد این کرگدن ها اضافه می شود و در جایی متوجه میشویم که این مردم شهر هستند که در اثر یک بیماری به کرگدن تبدیل می شوند و پس از مدتی حتی مردم با میل خود تصمیم میگیرند که انسانیت را کنار گذاشته و به سوی کرگدن بودن پیش بروند. اما این آدم ها چه کسانی هستنند و از چه چیزهایی پیروی میکنند؟ آیا رفته رفته همه تبدیل به کرگدن با تمام دغدغه های حیوانی اش می شوند؟
اینها انسانهایی هستند که غرق در زندگی خود شدهاند و در عالم بی خبری پیرو افراد پر مدعایی هستند که آنها را پیوسته تحقیر میکنند. آدمهای پر مدعایی که تصور میکنند از آگاهی بیشتری نسبت به قشر فرودست برخوردارند و به آن ها فخر می فروشند؛ در حالی که خود در جهالتی عظیم گرفتار آمدهاند. کسانی که به جهت برخورداری از ثروت، خودشان را از دیگران برتر میدانند و قدرت، آنها را سرمست کرده است. این ها آدمهایی هستند که در این فانتزی تلخ، مسخ شده اند و همگی تبدیل به حیوانهایی شدهاند که زمین دیگر تاب تحمل سنگینی آنها را ندارد.
در این میان، تنها یک نفر است که در عین بی ادعایی زندگی خود را میگذراند و از تمامی این هیاهو به دور مانده است تن به این دگردیسی نمیدهد و او کسی نیست جز «برانژه» شخصیت اصلی نمایشنامه. برانژه تصمیم می گیرد که تسلیم این ماجرا نشود و در پایان نمایشنامه میگوید: «من آخرین انسانم. تا آخرش می مونم». شروع به گریه می کند چرا که اگر بخواهد هم نمی تواند به یک کرگدن تبدیل شود.
این اثر گروتسک و برجستهی اوژن یونسکو، شاید به تعبیری یادآور رمانهای مسخ، کوری یا طاعون باشد. ولی کرگدن در کنار “در انتظار گودو”ی ساموئل بکت شاخصترین نمونههای تئاتر آبزورد به شمار میرود. بسیاری از منتقدان این نوع تئاتر را هنر نمایش در قرن بیستم میدانند. هنری که تمام قواعد تئاتر کلاسیک را، که از زمان ارسطو تا اواخر قرن نوزدهم حاکم بلامنازع صحنهها بود، چنان کنار گذاشت که برخی آن را «ضد تئاتر» خواندهاند.
نمایشنامه کرگدن را بـه گـونهها مختلف تفسیر و تحلیل کردهاند. در پایان آن همه بحثها و جدلها همراه بـا یـونسکو به این نتیجه میتوان رسید که کرگدن، رمز انسانی است که نظامی تمامیّت خـواه و تـوتالیتر مثلا آلمان نازی یا اتحاد جماهیر شوروی انسانیت را از او سلب کرده است و بنابراین اثر از جهتی به ظـاهر سـیاسی است، اما در اصل، ضد سیاسی است یعنی طرفدار هیج سیاستی نیست. بـه سـخنی دیـگر کرگدنها دادخواستی علیه جامعه و فرهنگ غرب نیست، بلکه نـفی و طـرد تـودهزدگی انسان است چه در غرب و چه در شرق.
دانلود کرگدن – اوژن یونسکو