داتیکا: “بلا معمولا چیز مشترکی است ولی وقتی که به طور ناگهانی بر سرتان فرود آید به زحمت آن را باور می کنید. در دنیا همانقدر که جنگ بوده، طاعون هم بوده است. با وجود این، طاعونها و جنگها پیوسته مردم را غافلگیر میکنند.”
به گزارش داتیکا، حکایت امروز اجتماع و مردمان ما بی شباهت به «طاعون»، اثر بزرگ آلبرکامو فیلسوف بزرگ فرانسوی نیست. اثر فوقالعاده و خواندنی طاعون، از رمانهای معروف قرن بیستم است که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. رمان طاعون داستان شهری به نام آران واقع در الجزایر است و از زبان دکتر ریو نقل میشود. بیماری طاعون همه شهر را فرا گرفته و هر روز جان عدهی زیادی از مردم را میگیرد و جان دیگر افراد شهر نیز به شدت در معرض خطر و تهدید این بیماری خطرناک است. چهرهی طاعونزدهی شهر و قرنطینه شدن آن، باعث عکسالعملهای جالبی از طرف مردم شهر میشود.
بسادگی میتوان اتفاقات آران را به جامعهی امروز ما نسبت داد. شبیه قصهی مردمان سرزمین ما که با شناخت اندک پیرامون یک ویروس ناشناخته به نام کرونا سردرگم شدهاند و از شدت پریشانی از زندگی عادی خود وا ماندهاند و دیگر قدرت تصمیم گیری ندارند. مسئولین هم که مثل همیشه در بحرانها و اتفاقات اول غافلگیر میشوند و بعد تازه به فکر تشکیل یک ستاد بحران هستند؛ غافل از اینکه مردم، غرق استرس روزها را شب میکنند. در این میان مسئولین با کوچک جلوه دادن و بی اهمیت خواندن این بحران ملی و جهانی سعی بر لاپوشانی عدم مدیریت و عدم کنترل سیستماتیک این ماجرا دارند. آیا وظیفه ما به عنوان یک انسان قرن بیست و یکمی در این شرایط بی در و پیکر چیزی جز اندیشیدن و بالا بردن آگاهی شهروندانمان چیز دیگریست؟
نکته غم انگیز ماجرا اینجاست که در رمان طاعون با وجود اینکه مردم کوچه و بازار مرگ همشهریان و نزدیکان خود را به چشم می بینند اما همچنان نسبت به این فجایع دردناک بی تفاوت و بی اعتنا غرق در روزمرهگی خود هستند و حتی در این وضعیت بحرانی همچنان به دنبال بهبود شرایط اقتصادی و ثروت اندوزیاند و اصلا به ذهن آنها خطور نمیکند که شاید نفر بعدی که گرفتار طاعون یا به تعبیری دیگر ویروس کرونا و مرگ میشود یکی از خود آنها باشد!
آنچه از این رمان کامو میتوانیم استنباط کنیم این واقعیت تلخ است که طاعون یک مصداق روشن و تمثیلی از جامعهی کنونی ماست که دچار طاعون فراموشی و بی تفاوتی نسبت به فجایع و آسیب های اجتماعی مانند بحران ویروس کرونا شده است.
پرنالو کشیش در طاعون میگوید: “بلی، ساعت اندیشیدن فرا رسیده است. شما گمان کردهاید برایتان کافی است که تنها یکشنبهها به زیارت خدا بیایید و بقیه ایامتان را آزاد باشید. شما گمان کرده اید که چند تملق و تعظیم، بی مبالاتی جنایتکارانه شما را جبران خواهد کرد. اما خداوند کم توقع نیست. این روابط دیر به دیر برای محبت بی پایان او کافی نیست. او می خواست شما را خیلی بیشتر ببیند، نحوه علاقه او به شما چنین است و حقیقت را بخواهید، یگانه نحوه دوست داشتن همین است. و از این رو وقتی در انتظار آمدن شما به سویش خسته شد طاعون را رها کرد تا به سراغ شما بیاید، همانطور که از بدو تاریخ بشر، به سراغ همه شهرهای گناهکار رفته بود.”
ویل دورانت در مورد آلبر کامو مینویسد: کامو در وسیعترین معنای کلمه انسانگرا بود. کامو اندیشه خود را از آسمان به امور انسانی هدایت کرد. تلاش میکرد که میراث فرهنگی انسان را حفظ کند، و انسانتر از آن بود که ایدئولوژیهایی را بپذیرد که به انسان فرمان میدهد تا انسان را بکشد. شاید به همین دلیل بود که از تمام احزاب سیاسی کناره گرفت. در کتاب طاعون از زبان تارو میگوید: «من در دنیای امروز جایی ندارم. هنگامی که قاطعانه از کشتن سر باز زدم، خود را به انزوایی محکوم کردم که هرگز پایانی ندارد.»
همچنین آلبر کامو درباره این رمان در نامهای به رولان بارت مینویسد: «در مقایسه با رمان بیگانه، طاعون بی گفتگو گذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزههایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.»
طاعون روایتگر جامعهای است که طاعونزده میشود. شهر آرام و ساکتی که به ناگاه مورد هجوم موشهای ناقل بیماری طاعون قرار میگیرد و رفته رفته این سیاهی روی تمام شهر سایه میافکند. ما در طاعون شاهدِ عینی بازخورد و واکنشهای متفاوت هر یک از مردم شهر، نسبت به مصیبتی واحد و یکسان هستیم.
همانطور که کامو میگوید:” انسان باید دیوانه و یا کور و یا بزدل باشد که در مواجه با فجایع جامعه اینقدر بی تفاوت و بی اعتنا باشد!!! درنتیجه برای مقابله با چنین فجایع اسفناکی باید تمامی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، دغدغه فکری و مسئولیت پذیری بیشتری داشته باشند.”
کامو با بیان و توصیفات بینظیر در صفحات آغازین کتاب، شما را با خودش همراه میکند. با وجودی که کامو کتاب طاعون را در سال ۱۹۴۷ نوشت، این اثر آنقدر به حال و هوای امروز ما نزدیک است که هنگام خواندن کتاب حس همذاتپنداری عجیبی با آن خواهید داشت. پس بد نیست در این روزهای قرنطینه و بحران سراسری ویروس کرونا در خانههایمان بمانیم و بیشتر اوقاتمان را صرف مطالعهی کتابهایی تاثیر گذاری همچون طاعون بکنیم.
دانلود طاعون – آلبر کامو