به گزارش داتیکا به نقل از گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی، به تازگی وبگاه گاردین در مقالهای به بازتاب دیدگاه کارشناسان آمریکایی در مورد تأثیرات تحریم ترامپ توسط رسانههای اجتماعی و نقش آن در تحولات فضای مجازی پرداخته است.
در این مقاله گفته شده است که در این ۴ سال شاهد نوعی سیاست پلتفرمی از سوی ترامپ بودیم که در نهایت بسیاری از شکافهای جامعه آمریکایی را فعال کرد. پس از فتح کنگره توسط طرفداران او، پلتفرمهای اجتماعی زیر فشارهای سیاسی ناچار به تجدیدنظرهایی در خصوص آزادی بیان شدند و کمکم محدودیتهایی برای ترامپ ایجاد کردند.
بنابراین پژوهشگران و فعالانی که سالها با نقص رسانههای اجتماعی زیسته و آن را مطالعه کردهاند، پیشنهاداتی برای بازسازی نقیصه اینترنت و اینکه بتوان مانع از آسیبرسانی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و بازسازی شد، ارائه کردهاند.
۱) ۱۰ هزار کتابدار را برای اینترنت استخدام کنید تا مسئول تثبیت و نگهداری زیستبوم اطلاعاتی ما باشند. این کتابداران در سطوح محلی، بر ایجاد زیستبومهایی برای مدیریت و اصلاح اطلاعات محلی و صحیح در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی تمرکز دارد.
۲) برای آموزش معلمان سرمایهگذاری کنید. زیرا ما نیازمند سرمایهگذاری روی پژوهشهای درازمدت و تجربی درباره آموزش سواد رسانهای و نیز توسعه برنامههای درسی جمعی در حوزه سواد رسانهای هستیم.
۳) محدودیتهای متمم اول قانون اساسی ایالات متحده را بفهمید. اول اینکه صرف داشتن حق آزادی بیان کافی نیست؛ بلکه باید قدرت اعمال آن را نیز داشت. دوم صرفا گفتار نیست که بهعنوان محکی برای تحریم رسانههای اجتماعی عمل میکند، بلکه مسئله تأثیر آن گفتار بر جهان واقعی است. و سوم اینکه حمایت از آزادی بیان و دموکراسی به یک میزان مهم هستند، اما همیشه همسو نیستند.
۴) تلقی آمریکایی پلتفرمها از آزادی بیان سادهلوحانه است. پایبندی ادعا شده صنایع تکنولوژیک به آزادی بیان، که ماده ۲۳۰ قانون ارتباطات آمریکا برای آن مصونیت همهجانبه ایجاد میکند و آن را تقویت میکند، موجب سردرگمی عمومی آمریکاییها میشود.
۵) به ورای آمریکا و اروپا بیاندیشید. کمپانیها باید بیدرنگ رایزنیهای خود را گسترش دهند تا شامل طیف متنوعتری از جامعه مدنی شود.
۶) از روزنامهنگاران و پژوهشگران حوزه پلتفرمها حمایت کنید. این مورد از این موضوع نشات میگیرد که شرکتهای رسانه اجتماعی عموما مانع از پژوهش مستقلی درباره پلتفرمهای خود میشوند که متکی بر ابزارهای مبنایی پژوهش و ژورنالیسم دیجیتال باشد.
۷) کسانی که با آسیبهای اینترنتی مبارزه میکنند، مستحق پاداش هستند. کمپانیها باید برای افراد و گروههایی که فعالانه با اطلاعات نادرست آنلاین مبارزه میکنند، جوایز الگوریتمی طراحی کنند.
۸) قوانین سفتوسختی علیه آزار، نفرت و صدمه تصویب کنید. مواردی شامل محافظت از محتوا، محافظت از حریم خصوصی، تحریم کسانی که تنفر و آسیب را افزایش میدهند، ایجاد یک بانک اطلاعاتی مشترک از حسابهای واقعا مشکلساز.
۹) قوانینی که در حال حاضر برای پلتفرمها وجود دارد را اجرا کنید. باید پلتفرمها قوانین را شفاف و بیواسطه برای همه کاربران اجرا کنند و آنها را نسبت به رفتارهای آنلاین خود مسئول بدانند.
۱۰) ممانعت از سوءاستفاده سیاستمدارن از پلتفرمهای اجتماعی. عدمرعایت استاندارهای یکسان برای آنها با سایر کاربران، سلاح دیگری را در اختیار افراد قدرتمند قرار میدهد و این افراد میدانند که مطالب آنها حذف نخواهد شد.
۱۱) به «طرد معمارانه» جوامع حاشیهای از پلتفرمها بپردازید. از آن جایی که برخی از مسائل پالایش محتویات، ناشی از طرد معمارانه جوامع از بهکارگیری پلتفرمها و مشارکت عادلانه در گفتگو است، لازم است پلتفرمها مواردی را اعمال کنند تا کاربران ناتوان بتوانند به آنها دسترسی یابند.
۱۲) ماده ۲۳۰ قانون ارتباطات آمریکا باید اصلاح شود تا پلتفرمهای آنلاین دیگر مصون از مسئولیت رفتار کاربران خود نباشند یا وقتی این پلتفرمها بیتفاوتی تعمدی به مطالب مضر را تشویق میکنند دیگر مصون نباشند.
چه کسی برای شرکتهای فناوری خطرناکتر است، هریس یا ترامپ؟
در سالهای اخیر فعالیتهای ادغام و تملیک یا بهاصطلاح M&A توسط شرکتهای بزرگ بهخصوص در بخش فناوری…