کرونا در دنیای کوری/ پیشنهاد مطالعه برای روزهای قرنطینه

داتیکا: این روزها به دنبال شیوع ویروس کرونا زندگی همه‌ی ما تحت تاثیر این مهمان ناخوانده قرار گرفته است. از فضای کسب و کار و تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها گرفته تا آسیب‌های روحی و روانی افراد جامعه و خانواده‌ها. وظیفه‌ی ما در قبال بمباران‌های‌ خبری شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها در این شرایط چیست؟ روزهایی که حرف های درست و غلط گوش همه‌ی ما‌ را خسته کرده است. آیا زندگی همگی ما به یکباره دچار تغییرات اساسی شده است؟

شرایط امروز ما بی شباهت به مردمان رمان «کوری»، اثر ژوزه ساراماگو نیست. داستان مردمانی که به یکباره کور می‌شوند و این اتفاق زندگی آنان را دستخوش تغییر می‌کند. شاید این روزها وقت آن رسیده باشد به دور از هیاهوی دنیای مجازی بدون استرس و اضطراب در خانه‌هایمان بنشینیم و بیشتر وقتمان را به مطالعه بپردازیم. اما چه کتابی بهتر از رمان کوری که مصداق شرایط امروز ماست. «دانلود رمان کوری»

کوری داستان مردمان شهری است که بیشتر آنها در فاصله زمانی کوتاهی کور می‌شوند، بدون اینکه از پیش علت خاصی برای کوری آنها شناخته شده باشد. این نوع کوری مثل فرو رفتن انسان است در یک حوض شیر است؛ کوری سفید. نویسنده می خواهد با تمثیل کوری سفید، کوری باطنی آدمیان را گوشزد نماید، دوری بشر از بصیرت باطنی و شعور وجدانی.

ساراماگو در کوری تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در «موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. « کوری» یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی و اجتماع و انسانهای سر در گم را در دایره‌ی افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند. وظیفه ما با در برابر سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت» چیست؟

کوری سفید می تواند نمادی باشد برای اینکه ما انسان‌ها عقل داریم اما عقلانیت نه، به گفته‌ی ساراماگو (عقل داریم اما عاقلانه رفتار نمی‌کنیم) آن چیزی که مردم دچار آنند کوری روانی است،که باعث می شود فرد آنچه که در پیرامونش می گذرد را نفهمد و قدرت تشخیص کوچکترین چیزها را از دست بدهد.

اولین چیزی که کوری روانی بر آن تاثیر می گذارد ارتباطات و تعاملات بین مردم است. ارتباطات مردم در جامعه و رفتار یک فرد در اجتماع به میزان زیادی بر دیگران تاثیر می گذارد زیرا جامعه متشکل از مردمی است که با هم در ارتباطند و تعاملاتی نسبتا پایدار دارند، پس این کوری روانی و فکری می تواند از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا کند و کم کم تمام جامعه را در بر بگیرد و برای اینکه جامعه از مشکلی که درگیر آن شد بیرون بیاید و مردم به طور بهتری رفتار کنند نیازمند آن است که مشکل از سرچشمه خود حل شود. وقتی در جامعه مشکلی به وجود می آید که در نحوه ی ارتباطات مردم در جامعه تاثیر می گذارد، به دنبال آن از جامعه به فضای محدودتر خانواده کشیده می شود و می تواند بر روابط شخصی و خانوادگی افراد تاثیرات مختلفی بگذارد، که علت آن نیز می تواند نداشتن مدیریت اعضای خانواده بر این موضوع باشد.

اما چطور می توان بر این کوری روانی که نوعی فساد فکری است و وقتی فراگیر شد دیگر طبقه (مسئول و غیر مسئول) بی تاثیر می‌شود غلبه کرد؟ اول اینکه ابتدا از گروه‌های کوچک شروع شود و انضباط فکری ایجاد شود،که از همه امکانات و توانایی هایی که دارند برای بیرون رفتن از شرایط بحرانی کمک بگیرند و افرادی به عنوان راهنما نیز می‌توانند تاثیر گذار باشند که این‌ها می‌تواند مقدمه ای برای شروع شعور متعارف و آگاهی عمومی باشد.
وقتی ما با مردمان آگاهی رو به رو باشیم وقتی صاحبان قدرت در هنگام اوضاع نا به سامان و وجود هرج و مرج در جامعه، هیچ تلاشی برای برقراری اعتماد و هم بستگی که معیارهای سرمایه‌ی اجتماعی هستند، نکنند سبب می شود بعد از بحران اعتماد ملت به ملت به نحو درستی شکل بگیرد، اما هم بستگی و اطمینان ملت به دولت از میان می رود و مردم به هم نزدیک‌تر می‌شوند و حتی بدون ایجاد هماهنگی طبق عقلانیت عمل می‌کنند و به نوعی از دولت فاصله می‌گیرند و برای اعلام نارضاتی خود نسبت به موضوعی نسبت به آن بی توجهی می‌کنند.

مهمترین راهکار در راستای برقراری یک جامعه مطلوب این است که باید سرمایه اجتماعی که دارای سه بعد است: اعتماد (فردی، عمومی)، هم بستگی (مشارکت اجتماعی عقلانی،مستمر) و همیاری (خدمت بی توقع ) را ایجاد کرد که ابتدا اتحاد بین مردم به وجود بیاید و سپس سرمایه اجتماعی میان مردم و دولت شکل بگیرد تا هزینه های اجتماعی ناشی از آن به حداقل برسد و هرکسی با توجه به نقش اجتماعی و استعدادی که دارد، به حفظ و ثبات جامعه کمک کند و با تقسیم مسئولیت‌ها درگیر اتفاقات جامعه‌اش شود و ایده‌ها و افکارش را حتی اگر غیر عملی و آرمانی است بیان کند و شنیده شود.

به قول ساراماگو “سخنران‌ها از آخر زمان خبر می‌دادند و از رستگاری به وسیله‌ی توبه، مرگ خورشید، روح قومی، عصاره‌ی مهرگیاه، نظم و ترتیب باد، کینه‌توزی تاریکی، نشانه‌خوانی پاشنه‌ها، خواب سایه، طغیان دریاها. منطق آدم‌خواری، اختگی بدون درد، ضعف تارهای صوتی، مرگ کلمات.”

شاید این کوری امروز ایران ما در واقع بینایی و چراغ راه ماست، کور شدن بر احساسات مخرب و بینا شدن بر اصالت خویشتن. و یا شاید ما از طرفی در جامعه‌ای گرفتار شده‌ایم که آن چیزی که می‌بینیم با واقعیت فاصله دارد. به قول همسر چشم‌پزشک رمان کوری ” اینجا هیچ‌کس از سازمان حرف نمی‌زند. چشم‌پزشک گفت شاید در میدان دیگری از آن صحبت کنند.”

 

دانلود رمان کوری

برچسب‌ها : ،

مطالب مرتبط

آخرین مطالب : پژوهش ارتباطی،خبر ویژه،روزهای قرنطینه!

آخرین اخبار

فهرست
خروج از نسخه موبایل