گفتگوی داتیکا با دکتر دبیری مهر/نقد و بررسی نقش و عملکرد رسانه ها در دوران کرونا

داتیکا: یکی از مهمترین تغییرات و تحولاتی که اپیدمی کرونا به دنبال خود داشته، گسترش استفاده‌ی اعضای جامعه از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. از طرفی دیگر این رسانه‌ها، مسئولیت خطیری را در جهت آگاهی رسانی به عموم مردم و راهنمایی آن‌ها در شرایط موجود بر عهده داشتند. درباره‌ی این موضوع با دکتر امیر دبیری‌مهر مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی و اجتماعی گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

ارزیابی کلی شما از نقش و عملکرد شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در دوران کرونا در کشور چیست؟

در رابطه با نقش و عملکرد شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در دوران کرونا باید گفت که اگر چه دوران کرونا برای بسیاری از حوزه‌ها و عرصه‌ها یک دوران رکود و کسادی به حساب می‌آمد اما برای فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی وضعیت کاملا متفاوت بود و به نحوی دوران اوج رونق و سرایت عمومی در استفاده از این فضا به شمار می‌آمد. نه فقط در کشور ما ایران بلکه در همه جای جهان وضعیت همینگونه بود. دلایل این امر هم کاملا مشخص است. دلیل اول بحث الزامات قرنطینه‌های خانگی بود و همچنین محدودیت‌هایی که در ارتباطات اجتماعی به واسطه‌ی لزوم فاصله‌گذاری اجتماعی وجود داشت.

از همین رو، فضای مجازی می‌توانست این خلا را تا اندازه‌ای به صورت مجازی جبران کند. شبکه‌های اجتماعی می‌توانست به خواسته و طبع درونی انسان برای ارتباط با دیگران حتی به شکل مجازی پاسخ دهد. دلیل دوم، نیاز مبرم و عجیب مردم به آگاهی و دانستن درباره‌ی تهدیدی به نام کرونا در حال حاضر و پیامدهای پس از آن بود. که این مساله نیز مواجهه‌ی مردم با فضای مجازی را دو چندان می‌کرد.

 

به نظر شما محدودیت‌ها و الزامات کرونایی چه نقشی در توسعه‌ی تکنولوژی‌های ارتباطی و بسط آن به حوزه‌هایی نظیر آموزش، دولت الکترونیک، سلامت و درمان خواهد داشت؟

تا پیش از این، همواره از دولت الکترونیک و خدمات غیر حضوری به عنوان یک ضرورت یاد می‌شد. اما در دوران کرونا این مساله به عنوان یک امر حیاتی مطرح شد. در واقع از یک آپشن اضافه یا لاکچری در خدمات به مردم خارج گردید و شکل ضروری پیدا کرد. من فکر می‌کنم که در کشور ما این اقبال فی‌نفسه دستاورد بسیار مهمی است و باید آن را غنیمت دانست. به عنوان مثال در حوزه‌ی آموزش غیرحضوری و وضعیتی که مدارس و دانشگاه‌ها پیدا کردند اهمیت این موضوع کاملا مشخص است. به نظر می‌رسد که مهم‌ترین سیاستی که اکنون باید مورد تاکید قرار گیرد و پیگیری شود، مساله‌ تهیه‌ و فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای تحقق دولت الکترونیک و خدمات از راه دور در حوزه‌های مختلف است که در همین دوران کرونا با چند مورد آن مواجه شدیم.

مثلا در بحث دادن کدهای بورسی یا بحث سیم‌کارت‌ های تلفن همراه که قبلا از مردم درخواست می ‌شد به صورت حضوری مراجعه کنند و یا برای احراز هویت مدارک ببرند. می‌توان گفت که در این دوره و زمانه نه درست است و نه شایسته است که افراد برای انجام کارهای اداری خود مثل گذشته یک کپی از کارت ملی و شناسنامه‌ی خود را بردارند و در صف بایستند. در حال حاضر مساله‌ی کرونا این توصیه را پیش روی حاکمیت قرار داده است که هر چه سریع‌تر با سرمایه‌گذاری و قدرت بیشتر تلاش کنند و کاری کنند که افراد بتوانند همه‌ی کارهای خود حتی احراز هویت‌شان را از طریق سامانه‌های مربوط به حوزه‌ی فناوری اطلاعات و به صورت آنلاین انجام دهند و هیچ نیازی به مراجعات فیزیکی مردم برای انجام کارهای مختلف‌شان نباشد.

 

با توجه به تجربه‌ی کاربران شبکه‌های اجتماعی در دوان کرونا، فکر می‌کنید که کدام یک از سیاست‌های حاکمیتی باید دنبال شود؟ سیاستهای محدودکننده مانند فیلترینگ و سانسور یا سیاست‌های آزادسازی مانند رفع فیلترینگ و کاهش کنترل؟

در خصوص بحث رفع فیلترینگ و کاهش کنترل فضای مجازی، من اعتقاد دارم که نمی‌شود فضای مجازی را به صورت کامل رها کرد. در واقع من با این مساله مشکل دارم و نمی‌توانم در مورد جامعه‌ بپذیرم. به عنوان مثال شما نمی‌توانید اجازه دهید که در فضای مجازی دزدان فعالیت کرده و حساب‌های مردم را خالی کنند. یا اینکه نمی‌توانید اجازه دهید که هکرها در فضای مجازی رها باشند و اطلاعات خصوصی مردم را سرقت کرده و در پایان به منظور هیجان و سرگرمی اقدام به انتشار آن ها کنند. یا اینکه شما نمی‌توانید اجازه دهید که در فضای مجازی عده‌ای به انتشار تصاویر، فیلم‌ها و مطالبی مبادرت کنند که متناسب با سن و سال بسیاری از مخاطبان فضای مجازی از جمله کودکان و نوجوانان نیست. این موارد حتما به مدیریت نیاز دارد. در واقع من روی واژه‌ی مدیریت بر فضای مجازی تاکید دارم. اما مدیریت بر فضای مجازی به معنای فیلترینگ توییتر نیست.

آن‌چه که به عنوان فیلترینگ توییتر و فیس‌بوک در کشور ما در حال انجام است، یکی از ابتدایی‌ترین، غیرهوشمندترین و زمخت‌ترین شکل‌های مدیریت فضای مجازی است که کم‌ترین نتیجه‌ای را دارد که از اساس مدنظر بانیان امر بوده است. از آن‌ جایی که آن‌ها از مدیریت ناتوان بودند، به حربه‌ی کنترل آن هم از نوع سخیف‌ترین آن یعنی فیلترینگ متوسل شدند. به طور قطع این مساله نیاز به یک بازنگری جدی دارد تا بتوان یک مدیریت هوشمند و اثرگذار را بر فضای مجازی داشت. این کار ضروری است. در دوران کرونا نیز بیشتر نشان داده شدراقداماتی که تاکنون در قالب فیلترینگ و کنترل صورت گرفته است کمترین فایده و بیشترین ضرر را در کشور داشته است. به نظرم این مساله کاملا روشن است و عدم تغییر و بازنگری در آن نیز کاملا به لجبازی بخشی از حاکمیت با افکار عمومی برمی‌گردد که انشالله عقلایی در حاکمیت باشند که این مساله را به خوبی سامان دهند.

آیا رفتار رسانه‌ای صدا و سیما در خصوص انتشار اخبار کرونایی توانسته است اعتبار رسانه‌ی ملی و اعتماد مردم به آن را افزایش دهد؟

در خصوص رفتار و عملکرد رسانه‌ی صدا و سیما، می‌توان گفت که روی هم رفته صدا و سیما نقش موثر و خوبی در دوران کرونا داشت که البته این کار را بر حسب وظیفه‌ی ذاتی خودکه رسانه‌ی عمومی کشور محسوب می‌شود و باید اطلاع‌رسانی کند، انجام داده است. ولی من شخصا اعتقاد دارم که صدا و سیما بنابر برخی از ملاحظات آن طور که نیاز بود مردم را از کرونا نترساند. البته دلایل مختلفی هم برای این رفتار وجود داشت اما تا حدودی اوضاع را در زمینه‌ی تهدید کرونا عادی و طبیعی نشان می‌داد.

طبق پیمایش‌هایی که نهادهای معتبر انجام داده‌اند بالغ بر دست کم سی درصد از مردم اساسا اعتنایی بر کرونا نداشته و مساله را جدی نگرفته بودند. در حال حاضر هفت هزار و پانصد نفر از هموطنان ما در نهایت غربت و مظلومیت به خاطر کرونا از دست رفتند. اگر مقداری مساله کرونا جدی‌تر در رسانه‌ ملی مطرح می‌شد این آمار کاهش پیدا می‌کرد و ما گرفتاری‌های کمتری داشتیم.

برچسب‌ها : ،،،

مطالب مرتبط

زیست دیجیتـال مصنـوعی

حامد بیدی – در شرایط طبیعی، ایده ساخت یک محصول توسط متخصصان در یک کشور، می‌تواند برای…
آخرین مطالب : اخبار،مدیریت رسانه،نقد و نظر

آخرین اخبار

فهرست
خروج از نسخه موبایل