داتیکا– مزایای رسانههای آنلاین در عصر حاضر، نسبت به وسایل ارتباط جمعی نسل پیشین، ما را به اوج سرعت در کسب آگاهی میرسانند. در عین حال، پرتگاههای عمیقتری هم انتظارمان را میکشد. درههایی عمیق از جنس کمبود اطلاعات معتبر!
به گزارش داتیکا، امروزه به لطف وسایل ارتباط جمعی دیجیتالی و آنلاین، در ابعادی به حجم جیب هر فرد، یک رسانه وجود دارد. از محاسن چنین دسترسی راحت، سریع و به لحظهای به اخبار و اطلاعات زیاد گفته شده است. اما همانطور که در ضربالمثلی هم شنیدهایم، هر گل خاری دارد! اما عیب بزرگ چنین سرعت بالایی در نشر اطلاعات چیست؟
دو مفهوم در دنیای ارتباطات وجود دارد که میتوانند کلیدواژه این بحث باشند. در برخی متون علمی و حتی غیرعلمی، به مفاهیمی چون بی اطلاعی (misinformation) و تخریب اطلاعات (disinformation) اشاره شده است. اما این دو چه تفاوتی با هم دارند؟
اگر همین ابتدا بخواهیم به لب کلام اشاره کنیم، تفاوت اصلی در نیت این دو عمل نهفته است. بی اطلاعی، اشاره به همان اتفاقی دارد که احتمالا بسیاری از ما در گروههای خانوادگی مجازیمان، بارها با آن روبهرو شده و حتی رنجیده خاطر شدهایم! به بیانی دیگر، بی اطلاعی به اشاعه اطلاعاتی از سوی افراد اشاره دارد که از نظر مراجع معتبر، رسمی و علمی نادرست هستند، اما منتشر کننده آنها با نیتی خیر و از سر دلسوزی، دست به پخش آنها میزند. برای مثال، اگر در گروهی با چنین پیامی از سوی بزرگان فامیل مواجه شدید که ” لوگوی پپسی راس ساعت ۱۲ امشب روی ماه خواهد افتاد!” ، اگر نیت دست انداختن شما نباشد، هدف اصلی آن است که از یک اتفاق در حال وقوع، که ممکن است باعث به وجد آمدن شما شود آگاه شوید. اما پر واضح است که از نظر مراجع رسمی مانند خود شرکت پپسی، چنین اطلاعرسانی صورت نگرفته است.
ریشه پیامی که در مثال بالا به آن اشاره شد، میتواند مفهوم دوم را تببین کند. به عبارتی دیگر، شخصی که به قصد کلاهبرداری، فریب، اشاعه فحشا، شایعه پراکنی یا هر نیت بد دیگری دست به تولید عامدانه چنین پیامهایی بزند، در حال تخریب اطلاعات است. در نتیجه تخریب اطلاعات ، با سوار شدن بر بال بی اطلاعی امکان پذیر میشود.
فاجعه گمراه شدن ملت در مثال افتادن لوگوی پپسی روی ماه، شاید خطری نداشته باشد. اما روشن است که در وضعیت پاندمی کرونا، هر انحراف کوچکی از اطلاعات موثق، میتواند به قیمت جان انسانها تمام شود. در نتیجه در دنیای حال حاضر، که به لطف مهمانی ناخوانده یعنی ویروس کرونا، مثل قبل جای امنی برای زندگی نیست، اگر نقش سواد رسانهای بیشتر از کادر درمانی نباشد، کمتر هم نخواهد بود!
سواد رسانه چیست؟
بر اساس اتفاق نظری نانوشته بین بسیاری از افراد،”سواد” تنها به معنی توانایی خواندن و نوشتن نبوده و بیانگر نوعی صلاحیت و شایستگی ست.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، در مقاطع ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی، آموزش رسانه به صورت اختیاری و بعضا اجباری گنجانده شده است. اخیرا در برنامه درسی آموزش و پرورش ایران هم با اختصاص درس سواد و تفکر رسانه در پایه یازدهم، کلنگ این ماجرا خورده شده است. بسیاری از نهادهای بینالمللی رسمی نظیر یونسکو و اتحادیه اروپا، به لزوم ترویج سواد رسانه اهمیت میدهند.
در همین راستا، میتوان سواد رسانه را شایستگی و صلاحیت استفاده از رسانه در نظر گرفت. برای مثال، آموزش و پرورش کانادا در سال ۱۹۸۹ سواد رسانه را اینچنین تعریف کرد: سواد رسانه به دانش آموزان کمک میکند تا فهم انتقادی خود را نسبت به ماهیت رسانههای جمعی، روشهای استفاده شده در رسانهها و آثار آنها ارتقا دهند. به بیانی سادهتر، سواد رسانه یک توانایی ست که به کمک آن، با تکیه بر دانشمان، با رویکردی شکاک و منتقدانه نسبت به پیام رسانهها رفتار میکنیم.
نقش سواد رسانه در کنترل کرونا
اگر بازگشتی به ابتدای مطلب داشته باشیم، با یادگیری و تقویت سواد رسانه، میتوانیم نقش مهمی در کنترل بحران جهانی کرونا ایفا کنیم. اگر رسانهای که برای ما پیامی را تولید کرده بشناسیم، به فنون و مهارتهای رسانهها در اقناع مخاطبان تسلط داشته باشیم، سازماندهی و پشتوانه رسانه مدنظر را بدانیم و بسیاری از مهارتهای دیگر که نام بردنشان مطلب را به درازا میکشد را در چنته داشته باشیم، نسبت به انتشار و بازنشر مطالب نامعتبر و غیررسمی حساستر میشویم. به زبان دیگر، ما در زمین تخریب اطلاعات با بی اطلاعی مان وارد نمیشویم. در نتیجه، جدا از انتظارات به حقی که از دولتمردانمان داریم و امید و انرژی مثبتی که روانه مدافعان سلامتمان میکنیم، میتوانیم نقش فعالانه خودمان هم بپذیریم و با رشد سواد رسانهای و به کارگیری آن، نقش بسزایی در کنترل این بحران ایفا کنیم و از همه مهمتر، جان عزیز کسی را ناخواسته به خطر نیندازیم.