داتیکا– در دنیای مدیریت، قانونی ثابت که در هر حالت به کار آید کم‌شمار است. به همین دلیل عمدتا هر نسخه یا فرمول مدیریتی، مقتضی سازمانی خاص در جغرافیا و بازه زمانی خاصی خواهد بود. اما یکی از اصول مدیریتی که بیشتر افراد صاحب نظر در کارکرد مثبت آن هم عقیده هستند، تاثیر مثبت ثبات مدیریت است. اما چرا باید ثبات مدیریت برای مشترکان اپراتورها هم مهم باشد؟
به گزارش داتیکا، در سطح کلان و در نگاه کلی، احتمالا به دلیل فشار حداکثری و هجوم همه جانبه تحریم‌ها علیه ایران، سال ۱۳۹۸ سال سختی برای اقتصاد ایران بود. حوزه ICT هم از این قاعده مستثنی نبود و به طور ویژه اپراتورها با چالش‌های سختی مواجه شدند. برای مثال، حمله سایبری به گیت‌های اینترنت ایران، قطعی اینترنت در آبان‌ماه، بحران کرونا و لزوم گسترش پهنای باند تنها برخی از این چالش‌ها بودند. اما همیشه بحران‌ها از محیط بیرون به سازمان تحمیل نمی‌شوند و گاهی سازمان درگیر بحران‌های خودساخته در محیط درونی خودش می‌شود. برای مثال تغییر در آرایش مدیریتی اپراتورها در سالی که گذشت، تغییر در استراتژی‌ها را به دنبال داشت و چالشی بزرگ برایشان به همراه داشت.
رایتل؛ این بار پای یک زن در میان بود!
معمولا جنجال کلیدواژه‌ای تکراری ست که با نام رایتل همراه می‌شود. از همان آغاز به کار این اپراتور که پای مراجع تقلید هم در ماجرای تماس تصویری به میان آمد گرفته تا سال گذشته که جنجال بزرگ این اپراتور از جنس مدیریتی بود. پس ازاستعفای محمدمهدی عطوفی در بهمن ماه ۹۷ از سمت مدیرعاملی رایتل، در یک بازه زمانی شش ماهه اپراتور سوم ایران به صورت سرپرستی اداره می‌شد. سپس در اوایل شهریور ۹۸ مینا مهرنوش به سمت مدیرعاملی رایتل گماشته شد. اما این انتخاب با جنجال‌های فراوانی همراه بود. ابتدا این ادعا مطرح شد که وی به دلیل نسبت خانوادگی با محمدجواد آذری جهرمی به سمت مدیرعاملی رایتل رسیده است. اما این ادعا از سوی وزیر ارتباطات در یک لایو اینستاگرامی تکذیب شد و در نهایت هم کار به بیانیه رسمی سازمان تنظیم مقررات رگولاتوری رسید. در این بیانیه به علت آنچه عدم صلاحیت خانم مهرنوش و لزوم تایید شدن مدیران اپراتورها از سوی رگولاتوری عنوان شد، انتصاب وی فاقد وجاهت قانونی تلقی شد. در نهایت هم مینا مهرنوش با استعفا راهش را از رایتل جدا کرد.
پس از کشمکش‌های فراوان، یاسر رضاخواه در ۲۹ مهرماه ۹۸ سکان هدایت رایتل را در دست گرفت. وی پیش از این مشاور مدیرعامل همراه اول بود.
همراه اول؛ دومینوی تغییرات درون سازمانی
همراه اول در زمینه ثبات مدیرعامل نمونه موفقی در کارنامه‌اش دارد. از اردیبهشت ۱۳۸۵ تا اواخر دی‌ماه ۱۳۹۶، صندلی مدیرعاملی همراه اول متعلق به یک نفر بود؛ وحید صدوقی. در دوران پرتلاطم صدوقی بود که پروژه برندینگ همراه اول جان تازه‌ای به خود گرفت و واکنش مناسبی به ظهور رقبای پرتوانی چون ایرانسل از سوی این اپراتور صورت گرفت. شاید به همین دلیل باشد که هنوز سهم بازار همراه اول بیشتر از سایر رقبایش است. مگرنه با وجود طرح‌های تشویقی وقت اپراتورهای رقیب نظیر رایتل و ایرانسل و خنثی باقی ماندن همراه اول، احتمالا این دستاورد از کف می‌رفت.
اما در سالی که گذشت زمزمه تغییر مدیریتی در همراه اول کمابیش به گوش می‌رسید. تا اینکه بالاخره در کادر مدیریت این اپراتور تغییراتی رخ داد.
در آذرماه ۹۸، مهدی اخوان به سمت مدیرعاملی همراه اول منتصب و جانشین حمید فرهنگ شد. وی پیش از این علاوه بر اینکه از سهامداران ارشد همراه اول بود، در هیات مدیره این اپراتور نیز عضویت داشت. اما سرانجام عطای ماندن در هیات مدیره را به لقایش بخشید و تصمیم گرفت به صندلی مدیرعاملی تکیه بزند. جای خالی شده او در هیات مدیره را نیز محمدسعید سرافراز گرفت.
البته تغییرات در همراه اول فقط در سطح هیات رئیسه صورت نگرفت و به دنبال تغییر مدیرعامل، معاونت‌های مهمی چون معاونت مالی و معاونت منابع انسانی دچار تغییر شدند. برای مثال، سید عباس نوربخش، بار دیگر به صندلی معاونت مالی همراه اول تکیه زد. وی پیش از این هم در زمان مدیرعاملی صدوقی معاون مالی همراه اول بود. اما در زمان مدیریت فرهنگ، به دلیل آنچه بازنشستگی عنوان شد از سمتش کنار رفت. اما با روی کار آمدن اخوان، نوربخش هم به پست سابقش برگشت.
ایرانسل؛ الگوی موفق ثبات مدیریت
ایرانسل از ابتدای کارش در ایران تاکنون تنها دو مدیرعامل داشته است! علیرضا قلمبر دزفولی از ابتدای تاسیس ایرانسل تا اواخر سال ۹۷ در یک دوره ۱۳ ساله مدیرعامل این اپراتور بود و درنهایت نیز از ابتدای اسفندماه ۹۷ جایش را به بیژن عباسی آرند داد. در نتیجه در سال ۹۸ ایرانسل تنها اپراتور بزرگ ایرانی بود که تغییری در مدیرعاملی به خود ندید تا از این نظر الگویی موفق از ثبات مدیریت باشد. هرچند تغییراتی انگشت شمار در اعضای هیات مدیره این اپراتور صورت گرفت.
چرا ثبات مدیریت برای مشترکان اپراتورها مهم است؟
از آنجا که ثبات در راس هرم مدیریتی هر سازمان می‌تواند شرط لازم برای ثبات عملکرد کلی آن سازمان باشد، این مساله برای مخاطب-مشتریان یک برند نیز حائز اهمیت می‌شود. در جدیدترین پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه برندینگ و بازاریابی، مشخص شده است که ثبات مدیریت می‌تواند در اعتمادسازی بین مشترکان تاثیر بسزایی بگذارد. در نتیجه ثبات مدیریت می‌تواند حلقه مفقوده تزریق آرامش و ماندن در بازار از جانب مخاطبان یک برند باشد. به خصوص که در رقابت‌های نزدیک و سختی مانند رقابت اپراتورها در ایران، جزئیات کوچک می‌توانند بسیار تعیین کننده باشند.