داتیکا- “فلسفهورزی دربارهی تکنولوژی: چرا به خودمان زحمت دهیم؟” عنوان مصاحبهای است که سایت اتیکس با کارل میچام، مدرس و متفکر حوزهی تکنولوژی انجام داده و سایت ترجمان نیز ترجمهی این گفتگو را با همین عنوان منتشر کرده است. متنی که پیش روی شما قرار دارد چکیدهای از همین گفتگوی منتشرشده با ترجمهی محسن اسلامی است.
کارل میچام متولد امریکاست و حوزهی فعالیتهای او پیرامون مسائل فلسفی دربارهی تکنولوژی است و از سال ۱۹۹۵ویراستار ارشد ژورنال پژوهش در فلسفه و تکنولوژی بوده است. او در این راستا آثار متنوعی را نیز منتشر کرده است که از جملهی آنها میتوان به فلسفه و تکنولوژی: خواندنیهایی در مسائل فلسفی تکنولوژی، الهیات و تکنولوژی: مقالاتی در تحلیلها و تفسیرهای مسیحی، تفکر از طریق تکنولوژی: راه میان مهندسی و فلسفه و جعبهابزار مهندس: اخلاق مهندسی اشاره کرد.
میچام در این گفتگو، در تعریف عام تکنولوژی، آن را «ساخت و استفاده از مصنوعات» میداند و چهار حالت یا جنبهی مختلف ساخت و استفادۀ تکنولوژیک را شیء، دانش، فعالیت و اراده معرفی میکند. او در واکنش به این سوال که آیا این چهار جنبه به یکسان در همۀ انواع تکنولوژی حاضرهستند، پاسخ منفی میدهد و معتقد است که اغلب یکی از جنبهها غلبه یا اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال در عرصهی فناوری اطلاعات، دانش یا اطلاعات به نسبت عمل انسانی اساسیتر است. در حالی که در کشاورزی سنتی، فعالیت ماهرانه مهمتر از فهم علمی بود.
کارل میچام همانطور که در کتابش تحت عنوان «تفکر از طریق تکنولوژی» آورده است، میان فلسفهی مهندسیِ تکنولوژی و فلسفهی علوم انسانیِ تکنولوژی تفکیک قائل میشود. او میگوید در رویکرد مهندسی، عموماً تکنولوژی را هستهی انسانبودن در نظر میگیرند و بنابراین مشکلی با این موضوع ندارند که تکنولوژی به همهی حوزههای زندگی همچون ازدواج، تربیت فرزند و حتی انتخاب رییسجمهور گسترش پیدا کند. در مقابل این رویکرد، فیلسوف علوم انسانی تکنولوژی (همچون خود میچام) نوعی مشروعیت کامل برای تکنولوژی را مسلم میگیرد، اما تاکید میکند که «همه چیز تکنولوژی نیست.» بلکه جدا از شیوهی تکنولوژیک، شکلهای مشروع دیگری نیز برای دانستن، عمل کردن و در جهان بودن وجود دارد. وی هدف خود را از طرح چنین بحثی، این میداند که جامعه را تشویق کنیم تا محتاطانهتر به تکنولوژی بپردازند و توجه داشته باشند که شاید شأن حیات انسان از صرفِ ارتقای پیشرفت تکنوساینتیفیک بیشتر باشد.
دربارهی موضوع همگرایی سیستمهای فناوری اطلاعاتی و بیولوژیک، وی چنین ادعایی را رد میکند و میگوید خطر یکیشدن رویکرد پردازش اطلاعات و حیات این است که ممکن است مانع از آن شویم که واقعیات در چارچوبهای خودشان و بیواسطه با ما سخن بگویند. زیرا حیات ارگانیک، امری در جریان است که باید به سبب منحصربهفرد بودنش محترم شمرده شود و سعی نکنیم آن را صرفاً به اموری که از بیرون واردشده تقلیل دهیم.
در ادامهی این بحث، میچام با این موضوع که کامپیوترها به حد کافی توانمند خواهند شد تا کاملاً مثل انسانها فکر کنند، مخالفت میکند. وی برای فهم این مطلب چگونگی «ترجمهی شعر» را مثال میزند. او در این رابطه اظهار میکند که هرگز نمیتوان ترجمهای کامل از شعر به زبان دیگر به دست داد و اگر از آن زبان «خارجی» چشم بپوشیم وجوهی بنیادی و مهم از دست خواهد رفت. بنابراین تفکر انسانی به نوعی در گوشت و پوست ما جسمیت یافته و با تمامیت شخص یکپارچه شده است. از این رو نمیتوانیم آن را با سیلیکون مدلسازی کنیم و در عین حال همه چیز را نیز به همان شکل اصلی حفظ نماییم.
کارل میچام در بخشهای پایانی این گفتگو در پاسخ به این سوال که فناوری اطلاعات چطور میتواند به تعلیم و تربیت کمک کند، پاسخ میدهد که نسبت به تعلیم و تربیتِ رسانههای تِک تردید دارد. زیرا مایل است تکنولوژی را تابع چارچوب دنیای واقعی قرار دهد. مشکلی که در ارتباط با رسانههایهای تِک وجود دارد این است که به مرور بیش از آنکه موجب اصلاح و تقویت بشوند، باعث حواسپرتیاند. در تغییر و تحولات آموزشی، سختکوشی از بخشهای واقعی و ضروری است. بنابراین لازم است که برای رسیدن به نوعی تکنولوژی آموزشی، تلاش کنیم که موجب حواسپرتی یا ناامیدی از سختکوشی نشود.
متن کامل این گفتگو را می توانید در سایت ترجمان بخوانید.