تاملی بر تقابل ملی‌گرایی و سرمایه‌داری/ هوآوی، توسعه‌گرا یا فرصت‌طلب؟

به گزارش داتیکا، بحث داغ همیشگی برای علاقه‌مندان حوزه فناوری‌های ارتباطات، جنگ آشکار دولت‌های بزرگ جهان مانند آمریکا، چین، ژاپن و روسیه در دوگانه استفاده از فناوری‌های ارتباطی بومی یا واردات آن است.


استفاده از فناوری ارتباطی بومی یا وارد کردن تجهیزات از کشورهای پیشرفته در این حوزه، چالشی ست که خود، پدید آورنده مفاهیم جدیدی در گفتمان‌های سیاسی، ارتباطاتی، تکونولوژی و … بوده است.


در ادامه مطلب قصد داریم به معرفی یک مفهوم نوظهور در گفتمان ارتباطاتی میان دولت‌ها و مقایسه آن با رویکردهای استراتژیک شرکت‌هایی فراملی مانند هوآوی بپردازیم.


ظهور یک مفهوم؛ ملی‌گرایی فناورانه چیست؟

اخیرا، پکن، پایتخت سیاسی چین، به نهادهای عمومی و نمایندگان دولتی خود دستور داده تا استفاده از رایانه‌ها و نرم‌افزارهای خارجی را متوقف کنند.


این اقدام البته در راستای تقابل با شرکت‌های آمریکایی شکل گرفت. زیرا واشنگتن، پایتخت سیاسی آمریکا، یک کمپین جهانی را در دستور کار قرار داده تا استفاده از تکنولوژی بی‌سیم ۵G ساخت غول فناوری ارتباطات چینی، هوآوی را تحریم کند.


در همین حال، ژاپن، که استفاده از ابزارهای ساخت هوآوی در زیرساخت‌های ارتباطات ملی خود را ممنوع کرده، گارد ساحلی خود را از استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین چینی منع کرده است تا به نگرانی‌های امنیت ملی کشورش بها داده باشد.


همه این اقدامات، در راستای شکل‌گیری یک جریان ” ملی‌گرایی فناورانه ” بوده است. یک خط فکری نوظهور، که وضع شده تا معادلات ژئوپلیتیک و بازار جهانی را تغییر دهد.

نفوذ ملی‌گرایی فناورانه چقدر جدی است؟

ملی‌گرایی فناورانه یک رویکرد تجاری ست که نوآوری در تکنولوژی و کارکردهایش را مستقیما با امنیت ملی کشورها، دستاوردهای اقتصادی و ثبات اجتماعی پیوند می‌زند. در نتیجه، دولت باید مداخله کرده و با فرصت‌طلبی و گروگانگیری بازیگران دولتی وغیردولتی مقابله کند. ملی‌گرایی فناورانه به دنبال به دست آوردن مزیت رقابتی برای ذی‌نفعانش است. چه در سطح محلی، چه در سطح جهانی. در ضمن از آن در راستای نفوذ ژئوپلیتیک استفاده می‌شود.


ملی‌گرایی فناورانه، بر این پیش فرض بنا شده که جهان وارد عصر جدال بر سر سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی آمریکا و سرمایه‌داری دولتی چین شده است.


تفاوت‌ در ارزش‌های ایدئولوژیک، به شتاب گرفتن در به کارگیری سیاست‌های رقابتی ملی‌گرایی فناورانه منجر می‌شود. ساختارهای دموکراتیک و دیکتاتوری، به دنبال به کارگیری مکانیزم‌های تکنولوژی محوری هستند که اختلاف نظرهای گسترده در استانداردهای امنیت داده، نظارت، سانسور، شفافیت، ارز دیجیتال و مالکیت فکری را افزایش می‌دهند. بنابراین، رقابت ایدئولوژی‌های ملی‌گرایی فناورانه، می‌تواند به چشم‌پوشی از شکست نظام بین‌المللی کمک کند. مانند دشمنی بین آمریکا و روسیه در خلال جنگ سرد.


نقش ایران در این جنجال پرهیاهو چیست؟

اخیرا بحث‌های فراوانی بر سر راه اندازی اینترنت ملی در ایران شکل گرفته است. موضوعی که به خصوص با اقدامات عملی محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری ایران، رنگ و بوی جدی‌تری به خود گرفته است. هرچند به دلایلی چون فقدان آینده‌پژوهی مطلوب در گذشته، عدم براورد مناسب از پیچیدگی‌های اقتصادی این تکنولوژی‌های وارداتی، سرمایه‌گذاری ناچیز و … نقش ما در بازار جهانی کمرنگ‌تر از قدرت‌های برتر این حوزه است. اما چالش‌های فناوری ارتباطات برای حفظ امنیت ملی در چارچوب کشور ما، کماکان پابرجاست.

بازیگران جهانی تاثیرگذار، پیشران یا گلوگاه صنعت؟

از نظر تاریخی، حامیان بازار آزاد، ادعا کرده‌اند که سیاستگذاری‌ بخش صنعت، عمدتا ناکارامد است. بوروکرات‌ها سرمایه‌ را بهینه تخصیص نمی‌دهند و اقتصادهای متمرکز بنا بر ماهیتشان، از فساد، رانت، رفتار حریصانه و حکمرانی ضعیف رنج می‌برند. به علاوه، بازارهای متمرکز، شکست بازار را به همراه دارند و به سمت مشکلات پیچیده‌ای پیش می‌روند.


اما، سیاستگذاری صنعتی در چین نتایج موفقیت‌آمیزی به همراه داشته است. برای مثال در یک بازه ۱۵ ساله، پکن سیاست‌های FDI خود را گسترش داد و با به کارگیری واردات تکنولوژی و اعطای مالکیت، بزرگترین خط ریلی پرسرعت جهان را افتتاح کرد که سرعت قطارهای آن بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ کیومتر بر ساعت است.


مثال دیگری در این زمینه، آن است که چین طراحی، توسعه و به کارگیری سیستم ماهواره‌ای جهت‌یاب ساخت خودش را انجام داد. بیدو پاسخی به سیستم GPS آمریکا، گالیله اتحادیه اروپا و گلوناس روسیه بود. گفته می‌شود بیدو دقیق‌ترین سیستم جهت‌یابی در سرتاسر دنیاست.


در نهایت اما، ما با هوآوی مواجه هستیم که با بهره‌گیری از حمایت دولتی، به بزرگترین تولید کننده تجهیزات ارتباطاتی دنیا تبدیل شده است. ردپای جهانی این شرکت با حضور در بازار بیش از ۱۷۰ کشور (از جمله ایران) و با استخدام بیش ۱۸۰ هزارنفر از سرتاسر دنیا، شامل ۱۰ هزار مهندس مشهود است.


اما این نفوذ بالای هوآوی مرهون چیست؟ براساس گزارش فوربس در سال ۲۰۱۸، هوآوی اعلام کرد ۱۵ میلیارد دلار در بخش تحقیقات و توسعه سرمایه گذاری کرده است. موردی که با توجه به موفقیت چشمگیر این شرکت در به سیطره درآوردن بازار جهانی، عاملی تاثیرگذار به نظر می‌رسد.


اما سوال حیاتی در این موردکاوی این است: آیا واقعا هوآوی به اصول ملی‌گرایی فناورانه کشور چین پایبند است؟
با توجه به نقش گسترده این هلدینگ در بازار جهانی، به نظر می‌رسد حداقل در عمل چنین اتفاقی صورت نگرفته است. اسمش را استراتژی توسعه‌محور بگذاریم یا فرصت‌طلبی سیاسی، به نظر می‌رسد هوآوی از مثل معروف یکی به نعل، یکی به میخ بهره جسته است. زیرا هم به گسترش نفوذ ژئوپلیتیک چین در کشورهای مختلف کمک کرده است، هم در بسیاری از تبادلات مالی و سرمایه‌گذاری‌های این شرکت، بوی سودجویی به مشام می‌رسد.
به نظر، کشوری مثل ایران، که در ابتدای راه توسعه است، باید به دنبال پاسخ قانع‌کننده‌ای به دوگانه ابتدای این مطلب باشد.

مطالب مرتبط

آخرین مطالب : اخبار،فناوری ارتباطات

آخرین اخبار

فهرست
خروج از نسخه موبایل