تعهد به آینده فضای مجازی معیار مهم انتخاب مردم

امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات عقیده دارد که همبستگی بسیار زیادی بین‌ رفتار کاندیداها در مورد موضوعات اجتماعی و سیاسی با نگرش آنها به فضای مجازی وجود دارد.

به گزارش داتیکا به نقل از همشهری، در روزهای اخیر مشخص شده که شبکه‌های اجتماعی که اکثر آنها هم در کشور فیلتر شده‌اند کانون اصلی توجه نامزدهای اصلی انتخابات هستند. بسیاری از نامزدها هم تلاش می‌کنند تا با اعلام مخالفت خود با فیلترینگ نظر مردم را نسبت به‌خود جلب کنند. امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات در گفت‌وگو با همشهری اعتقاد دارد که شرایط انتخابات باعث شده کسانی که پیش از این فضای مجازی را انکار می‌کردند و حتی به‌دنبال محدودیت آن بودند اکنون با واقعیت روبه‌رو شوند و سرشان را از زیر برف خارج کنند. به عقیده او پس از گسترش دسترسی به اینترنت انتخابات خرداد۱۴۰۰ نخستین انتخاباتی است که فضای مجازی پتانسیل واقعی خود را نشان داده و قطعا تعهد کاندیداها درباره اینترنت و فضای مجازی معیار مهمی برای انتخاب مردم از میان نامزدها در این انتخابات خواهد بود.

به‌نظرتان چطور شده که فضای مجازی حالا و در این مقطع برای نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری این قدر مهم شده و پلتفرم‌های فیلتر شده اکنون به کانون کارزارهای انتخاباتی تبدیل شده‌اند؟

جامعه همیشه نیاز به ابزارهایی دارد تا حاکمان و قدرت حاکم خودش را مهار کند و آنها را در جهت توسعه و نیاز خود به‌کار بگیرد. این ابزارها در دنیای قدیم‌تر شامل سازمان‌های مردم‌نهاد، جامعه مدنی، رسانه یا حزب بود و جامعه هم از طریق انتخابات می‌توانست پیام خود را از میان همه پیام‌هایی که کاندیداهای گوناگون ارسال می‌کنند انتخاب کند و بر آن قدرتی که حاکمان همیشه تمایل به اعمال آن دارند مهار بزند. با این حال، در دنیای جدید مهم‌ترین ابزاری که برای این هدف وجود دارد، شبکه‌های اجتماعی است. به این معنی که اکنون شهروندان از طریق شبکه‌های اجتماعی این توانایی را دارند که این مهار و بند را به قدرت قدرتمندان و تمایل آنها به اعمال قدرت بزنند و آنها را مهار کنند.

طی سال‌های گذشته شبکه‌های مجازی به‌طور خاص و فضای مجازی به‌طور عام از رشد قابل توجهی برخوردار بوده‌اند. اما قشری از سیاستمداران تمایل به نادیده گرفتن آن داشتند و تصور می‌کردند با فرو بردن سر خود در برف می‌توانند واقعیت را هم نادیده بگیرند و آن را انکار کنند. با این حال، در انتخابات پیش رو به‌عنوان نخستین انتخابات پس از گسترش فضای مجازی و افزایش تعداد کاربران، شاهد هستیم که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در حال نشان دادن کارکرد و پتانسیل واقعی خود هستند.به این ترتیب آن دسته از سیاستمدارانی که واقعیت را انکار می‌کردند، در مواجهه با این واقعیت چاره‌ای ندارند که حداقل بخشی از واقعیت را بپذیرند. دیگر این امکان را ندارند که سر خود را در برف نگه دارند و اظهاراتی از قبیل «فضای مجازی وجود ندارد»، «فضای مجازی امر بدی است» یا «فضای مجازی را باید محدود کرد» را تکرار کنند.

به‌نظر می‌رسد بعضی از کاندیداها که حتی پیش از این حامی فیلترینگ گسترده بودند هم در شرایط حاضر سراغ فضای مجازی و پلتفرم‌های فیلتر شده آمده‌اند.

در مقطع فعلی سیاستمداران و کاندیداها مشاهده می‌کنند که برای رأی آوردن و برقراری ارتباط با شهروندان هیچ راهی جز فضای مجازی پیش روی آنها نیست. حتی ادامه روند فعالیت همان کانال‌های رسانه‌ای قدیم مانند صداوسیما و نشریات هم که پیش از این توانسته بودند به تسخیر خود درآورند، الان به‌خاطر وجود فضای مجازی امکان‌ناپذیر است. بنابراین اصحاب قدرت ناچار به پاسخگویی در برابر پرسش‌های شهروندان هستند. به زعم بنده، این موضوع در طول یک شب حادث نشده است و حاصل یک اتفاق یکباره هم نیست، بلکه محصول روندی است که سال‌ها برای نادیده گرفتن آن و مقابله با آن تلاش شده است. به‌عبارتی، تلاش شد به شکلی «دون کیشوت‌وار» به جنگ آسیاب‌های بادی بروند. اما حالا که با واقعیت روبه‌رو شده‌اند، چاره‌ای ندارند جز آنکه واقعیت را بپذیرند و از کارکردهای دنیای واقعی استفاده کنند. فضای مجازی برخلاف نام آن، واقعی‌ترین دنیایی است که وجود دارد و آینه جامعه، آینه مطالبات و آینه پرسش‌ها و خواسته‌های شهروندان است. حالا آن سیاستمداری که تا پیش از این، چنین واقعیتی را انکار می‌کرده است، مجبور می‌شود که به این واقعیت تن بدهد و هیچ‌چیز مانند «واقعیت»، انسان را رام و فروتن نمی‌کند.

ما اکنون در حال شنیدن شعارهایی از سوی کاندیداها با محوریت «رفع یا کاهش فیلترینگ» هستیم که سابقه اظهارات و عملکرد آنها خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. به‌نظر شما این شعارها فقط برای جلب آرای شهروندان مطرح می‌شود؟

این نامزدها با چنین شعارهایی صددرصد فقط دنبال رأی جمع‌ کردن هستند. این شعارها از مصادیق دورویی و نفاق است که متأسفانه در کشور ما جا افتاده و تنها برای جلب آرای مردم مطرح می‌شود وگرنه امکان ندارد که یک‌شبه ‌نظرشان تغییر کند و خواب‌نما شوند.

نمی‌شود تا دیروز مخالف فضای مجازی بود و امروز مخالف فیلترینگ. نمی‌شود کاندیداها در جلسات به‌گونه‌ای حرف بزنند و وقتی در برابر مردم قرار می‌گیرند، به‌گونه‌ای دیگر صحبت کنند. همچنین معتقدم که تاریخ مصرف این رفتارهای پوپولیستی سپری شده و مردم کاندیداها را با رفتارها و مجموعه گفتار آنها طی سال‌های گذشته مقایسه می‌کنند و می‌سنجند. مطمئنا حافظه مردم آنقدر «ماهی‌وار» نشده است که در عرض این مدت کوتاه فراموش کنند که چه‌کسی با دسترسی آزاد به اینترنت مخالف بوده و با این آزادی می‌جنگیده است. بنابراین با یک مصاحبه نمی‌توان بر گفته‌ها و عقاید پیشین خط بطلان کشید.

به اعتقاد کارشناسان ایجاد اختلال عمدی در کلاب‌هاوس از حدود یک‌ماه و نیم پیش هم به این خاطر بوده که برخی تمایل نداشتند که این پلتفرم به پایگاهی برای کارزارهای انتخاباتی تبدیل شود.

در وهله اول باید بگویم که متأسفم از اینکه ما چنین قوانین و مقرراتی داریم که پلتفرم‌های داخلی را محدود می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم افراد آزادانه در آن صحبت کنند و به اظهارنظر بپردازند. با این کار شهروندان را به سمت پلتفرم‌های خارجی سوق می‌دهیم که حتی شاید از تکنولوژی‌های پیشرفته هم استفاده نمی‌کنند. به صراحت باید گفت استقبال مردم از پلتفرم‌های خارجی نتیجه سیاست‌های کوته‌بینانه و کوتاه‌مدت و سطحی همان سیاستگذارانی است که تقاوت بین مسئولیت تولیدکننده محتوا و مسئولیت پلتفرم را نپذیرفته‌اند و هنوز نمی‌فهمند که پلتفرم چه تفاوتی با یک سایت خبری دارد. دوم اینکه، همان تفکر کوتاه‌مدت، به قدری پررنگ است که فکر می‌کنند با محدود کردن یک پلتفرم می‌توانند باعث محدودیت در شنیده شدن صداها و مطالبات شوند.

دنیای امروز به‌گونه‌ای است که اگر یک راه آن را ببندید، راه‌های بسیار دیگری برای شنیده شدن این مطالبات ایجاد می‌شود. به جای اینکه این صداها را نشنویم بهتر است به ایجاد ابزارهای مشارکت‌جویانه برای شنیدن صداهای مختلف کمک کنیم. معتقدم که نوع رفتار سیاستمداران در فضای مجازی آنها را وادار می‌کند که فروتن باشند، نگاه بالا به پایین را کنار بگذارند و در برابر مردم و با حقوق برابر با آنها و مانند یک «انسان» به پرسش‌ها و مطالبات شهروندان پاسخ دهند.‌ ای کاش به جای تلاش برای محدود کردن دسترسی‌ها، تلاش می‌کردند تا مکانیسم‌های جلب مشارکت و شنیدن صداها و پاسخ به پرسش‌ها را اصلاح کنند.

پس می‌توان نتیجه گرفت، کاندیدایی که بیشتر در باز کردن فضای مجازی، کاهش و رفع فیلترینگ و ارائه برنامه در این حوزه، تلاش کند، بیشتر می‌تواند مورد توجه مردم قرار بگیرد؟

فکر می‌کنم که نوع واکنش کاندیداها به فضای مجازی، البته نه در گفتارهای یک‌ماه اخیر آنها بلکه در کل رفتار قبلی آنها، به اضافه تعهد آنها در قبال آینده فضای مجازی در کشور و تیمی که می‌خواهند انتخاب کنند، معیارهای جدی برای انتخاب مردم محسوب می‌شود تا تصمیم بگیرند چه‌کسی صلاحیت اداره کشور را دارد. نوع مواجهه با فضای مجازی نشان‌دهنده پیش‌فرض‌ها و ذهنیت آن فرد در قبال دمکراسی و مشارکت و شنیدن صداهای مخالف و آزادی‌های مدنی و اجتماعی هم هست. کسی که در فضای مجازی نمی‌تواند آزادی را تحمل کند، طبعا در فضای واقعی هم این توانایی را ندارد و آزادی‌های اجتماعی و مدنی را تحمل نمی‌کند. به‌نظرم همبستگی بسیار زیادی بین نگرش و رفتار کاندیداها به موضوعات اجتماعی و سیاسی با نگرش آنها به فضای مجازی وجود دارد.

 

برچسب‌ها :

مطالب مرتبط

زیست دیجیتـال مصنـوعی

حامد بیدی – در شرایط طبیعی، ایده ساخت یک محصول توسط متخصصان در یک کشور، می‌تواند برای…
آخرین مطالب : اخبار عمومی،فناوری اطلاعات،نقد و نظر

آخرین اخبار

فهرست