خبر ویژه

مردم، گرانی و آینده رسانه های مکتوب

به گزارش داتیکا، روزنامه‌ی شرق امروز مطلبی از پژمان موسوی با عنوان “مردم، گرانی و آینده‌ رسانه‌های مکتوب” منتشر کرده است. این یادداشت با تاکید بر تاثیر گرانی‌ بر سبد خرید فرهنگی خانوار، نسبت به آینده‌ی رسانه‌های مکتوب ابراز نگرانی کرده است.

بر اساس، در پی تنش‌های اقتصادی موجود، طبقه‌ی متوسط  به عنوان مخاطب اصلی رسانه‌های مکتوب، در معرض نابودی است و این احتمال وجود دارد که بخشی از این طبقه به رسانه‌های آنلاین ارزان‌قیمت روی بیاورند.

نویسنده در ادامه ابراز امیدواری کرده علی‌رغم مشکلات معیشتی، برخی از نشریات خوب، توانسته‌اند مخاطبان جدی خود را حفظ کنند.

متن کامل این نوشته را بخوانید:

گرانی، جدی ترین دغدغه امروز مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همه اینها مهم تر، ضروریات زندگی مردم، خبر اول رسانه ها نباشد و روزنامه ها و رسانه های مکتوب از یک سو و شبکه های اجتماعی و رسانه های آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشه های این گرانی هردم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاق نظر وجود دارد، تاثیر مستقیم گرانی ها بر سبد خرید فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سال ها و ماه های اخیر، هر روز کوچک و کوچک تر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میان این سبد فرهنگی نیز برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیده اند و در فهرست بیشترین آسیب دیدگان و در صدر آن، بی شک روزنامه ها، مجلات و سایر رسانه های مکتوب قرار دارند.

واقعیت اینجاست که روزنامه ها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیت حرفه ای خود تا امروز، عموما یک مخاطب مشخص داشته اند: طبقه متوسط. همان طبقه ای که در سال های اخیر و با تلاطم ها و تنش های اقتصادی از یک سو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر، بیش از سایر طبقه ها در معرض حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعه شناسان و مصلحان اجتماعی، با هشدار نسبت به عواقب حذف و کوچک شدن طبقه متوسط، چاره جویی برای تعیین تکلیف این «مسئله اجتماعی» را در صدر خواسته های خود قرار داده اند. همین حذف و کوچک شدن طبقه متوسط در کنار چند عامل دیگر که جولان شبکه های اجتماعی و رسانه های آنلاین در صدر آنهاست، رسانه های مکتوب را در تاریک ترین دوران خود فرو برده است؛ دورانی که توان و انگیزه ای برای خرید روزنامه ها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغه های فرهنگی چند هزار مخاطب جدی و پیگیر رسانه های مکتوب، طومار این رسانه ها تاکنون باید پیچیده شده بود و جز چند نشریه که از بودجه های دولتی ارتزاق می کنند، چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.

پرسشی که در اینجا مطرح می شود، این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خرید مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا می توان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمی دهند نیازهای خبری خود را از رسانه های آنلاین و شبکه های اجتماعی که دسترسی به آنها هزینه کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسش ها، البته که پیچیده، سخت و چندلایه است اما هیچ تحلیلی، چشم انداز کوتاه مدت را بهبود وضعیت طبقه متوسط و افزایش سهم فرهنگ در سبد خرید خانوار پیش بینی نمی کند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟

آیا هیچ نشانه ای از بهبود اوضاع در حوزه نشریات مکتوب به چشم نمی خورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی. مثبت است چراکه واقعیت، کاهش قدرت خرید فرهنگی خانوار، اولویت تامین نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهش اقبال به خرید نشریات مکتوب است. منفی است چراکه هنوز هم مخاطبان زیادی هستند که با وجود مشکلات بسیار اقتصادی، مشتری پروپاقرص روزنامه ها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجله خوب و تعداد کمتری روزنامه خوبی که این روزها منتشر می شوند، علی القاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل می شدند. اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر می شوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول می دهند و توان خریدشان را دارند. البته این در کنار یارانه، آگهی، کمک های داوطلبانه و سایر منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریه ای نفروشد، تعطیل می شود و اینکه هنوز کیوسک های مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول می دهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار می گذارند.

این شعور برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریات مکتوب است؛ شعوری که بخشی از طبقه متوسط و البته درصد کمتری از طبقه بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائل اند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی می تواند مهم تر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ وجه نباید از آن روی برگرداند. این نگاه و دغدغه، وظیفه سنگینی را بر دوش روزنامه نگاران و اهالی رسانه های مکتوب می گذارد؛ اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفه ای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب، به روزنامه ها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی برنگردانید… .

مطالب مرتبط

آخرین مطالب : خبر ویژه

آخرین اخبار

فهرست